خلوت

0خلوت.ارحمی .خواجه

خدایا، مرا در اصلاح نفسِ خویش به کاری فرمان داده‌ای که خود در انجام دادن آن از من تواناتری، و قدرت تو بر آن کار و بر من، از قدرت من افزون‌تر است. پس مرا چنان نیرویی ده که با آن به کاری مشغول شوم که تو را از من خشنود می‌سازد، و خشنودی خود را در حال تن درستی [نه در گرفتاری و سختی] از من بخواه. امام سجاد علیه السلام ************************************ کپی از این وبلاگ مجاز است به شرط سه صلوات برا آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در حسرت موجم باران کفافم نیست *********************************** به وبلاگ خود خوش آمدید

:: دخترانه
:: فروشگاه ایران زمین 93
:: خاطرات دنیای مجازی
:: فروشگاه ساعت مچی
:: صدا باز
:: آخرین منجی...آخرین یار
:: هیئت عزاداران
:: زلال مثل اشک
:: عاشقانه الهام
:: همیشه در نقطه آغاز
ادکلن زنانه">:: ادکلن زنانه
:: گروه ساختمانی دارکوب
:: طوفان آرامش
:: جی پی اس موتور
:: جی پی اس مخفی خودرو

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان خلوت و آدرس adytum.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 282
تعداد نظرات : 39
تعداد آنلاین : 1






تجربه

آدمها اغلب اسم حماقت هاشون رو تجربه می ذارن!



:: برچسب‌ها: فاصله حماقت, تا تجربه,
نوشته شده توسط ارحمی خواجه در شنبه 17 مهر 1395

کسی رو که دوست داری

کسی رو که دوست داری آزاد بگذار اگر برگشت مال توست.

اگر برنگشت هرگز مال تو نبوده.

شکسپیر

 



:: برچسب‌ها: کسی رو که دوست داری , شکسپیر,
نوشته شده توسط ارحمی خواجه در پنج شنبه 15 مهر 1395

چرا صبر خوب؟

چرا صبر خوب؟

چون باعث می شه روح ما در طول زمان بزرگ بشه

پس بد بودن یعنی کوچک بودن روح.

وخوب بودن یعنی بزرگ شدن روح و از عوارض بزرگ بودن در این دنیا اینه که ،حوادث کوچک دنیا وقارت رو به هم نمی زنه... و اگر در اون دنیا بزرگ شدی حالا خدا نوشی کن.

راستی چرا کوچکی زشته؟ تا دلت بخواهد ،خدا کوچک (حیوان )آفریده!

نقل از استاد

 



:: برچسب‌ها: چرا صبر خوب؟,
نوشته شده توسط ارحمی خواجه در چهار شنبه 14 مهر 1395

باز تعریف بی حجابی

باز تعریف بی حجابی:

بی حجابی کدن مثل اینه که یک آدم سالمی که کت و شلوار پوشیده و می رود سر چهار راه و...می گوید :بده در راه خدا

همه تعجب می کنند و می گویند ؛به سر و وضعتان نمی خورد ...زشت.

بی حجابی یعنی یک خانم شایسته ای بیاید و بگوید یک کمی به من نگا کن...یک کمی منو تحسین کن... یک کمی من،براتون جالب شم!

بی حجابی یعنی گدایی .

نقل از استاد

 



:: برچسب‌ها: بی حجابی, گدایی, استاد, باز تعریف,
نوشته شده توسط ارحمی خواجه در سه شنبه 13 مهر 1395

شفا

شفا این است که با خدا باشیم

بی خدا باشیم مریض هستیم



:: برچسب‌ها: شفا, باخدا,
نوشته شده توسط ارحمی خواجه در دو شنبه 12 مهر 1395

اگر می خواهید خوشبخت باشید

اگر می خواهید خوشبخت باشید ،زندگی را به به یک هدف گره بزنید.

نه به آدمها و اشیا

 



:: برچسب‌ها: اگر می خواهید خوشبخت باشید ,
نوشته شده توسط ارحمی خواجه در یک شنبه 11 مهر 1395

اتفاق

هیچ اتفاقی ،اتفاقی در دنیا اتفاق نمی افتد.

آنتونی رابینز

 



:: برچسب‌ها: آنتونی رابینز,
نوشته شده توسط ارحمی خواجه در شنبه 10 مهر 1395

اندازه فهم کودک

هرگز تصور نکنید فرزند کوچک شما نمی فهمد،

شاید ظاهرا اینگونه باشد اما

مطمئن باشید که او در این سالها می بیند و سالها بعد می فهمد!

 



:: برچسب‌ها: فهم, کودک, کوچک,
نوشته شده توسط ارحمی خواجه در پنج شنبه 8 مهر 1395

حال

اگر می خواهید ببینید در گذشته چه کرده اید ؟به حال خود بنگرید

و اگر می خواهید بدانید در آینده چه خواهید کرد ؟

به حال خود بنگرید که که چه می کنید.

 



:: برچسب‌ها: در آینده چه خواهید کرد ؟,
نوشته شده توسط ارحمی خواجه در چهار شنبه 7 مهر 1395

ارزش دروغ

 

هیچ چیزی در این دنیا ارزش دروغ گفتن را ندارد.



:: برچسب‌ها: ارزش, دروغ,
نوشته شده توسط ارحمی خواجه در سه شنبه 6 مهر 1395

فرزند سالاری

فرزند سالاری یعنی

تربیت یک انسان بی قید و بند و پرتوقع!



:: برچسب‌ها: فرزند سالاری,
نوشته شده توسط ارحمی خواجه در دو شنبه 5 مهر 1395

سوالات رایج در زمینه ی ترشحات و عفونت واژن در خانم ها

Ø      کدام ترشحات زنانه خطرناک است؟

همه خانم‌ها از زمانی که به سن بلوغ می‌رسند و اولین قاعدگی‌شان را تجربه می‌کنند، متوجه تغییراتی اساسی در بدن‌شان می‌شوند و در عین حال ممکن است بیماری‌های جدیدی را تجربه کنند که تا به حال هیچ چیز در موردشان نمی‌دانستند. یک دسته از این بیماری‌ها، عفونت‌های مختلف ناحیه تناسلی و ترشحات حاصل از آنها است.

کدام ترشحات زنانه خطرناک است؟

البته همه ترشحات زنانه غیرطبیعی محسوب نمی‌شوند و نیازی به درمان ندارند. اگر همیشه راجع به این ترشحات سۆال‌هایی در ذهن‌تان داشتید و راحت نمی‌توانستید آنها را از پزشک خود بپرسید صحبت‌های دکتر آزیتا صفارزاده، متخصص زنان و فوق‌تخصص نازایی و لاپاراسکوپی را در این مورد از دست ندهید.

Ø      کدام ترشحات طبیعی است و درمان نمی‌خواهد؟

ترشحات در خانم‌ها به دو گروه فیزیولوژیک و پاتولوژیک تقسیم می‌شود. ترشحات فیزیولوژیک معمولا از شروع اولین قاعدگی تا یائسگی به علت تخمک‌گذاری ایجاد می‌شود که شفاف، بی‌رنگ و کمی کش‌دار است و در حدود روز 10 تا 18 سیکل عادت ماهانه میزان‌شان افزایش پیدا می‌کند.

 در حقیقت این ترشحات «استروژنیک» نامیده می‌شود و نشانه‌ای از تخمک‌گذاری است. حتی گاهی اوقات مقدارشان آنقدر زیاد است که فرد را به شک وامی‌دارد و مجبور می‌شود به مطب مراجعه کند، درحالی که این ترشحات هیچ خطری ندارد.

 دومین نوع از ترشحات فیزیولوژیک، ترشحات سفید رنگ به مقدار بسیار کم، بدون بو، تا حدی کش‌دار، پنیری و بدون خارش است. در واقع چون ناحیه واژن نزدیک به مقعد است، به میزان کمی احتمال رشد قارچ وجود دارد، حتی در حالت عادی یک دختربچه سه ساله هم ممکن است به این قارچ مبتلا شود که هر دوی این ترشحات طبیعی است و احتیاج به درمان خاصی ندارد.

Ø      درمان عفونت چیست؟

1.        جالب است بدانید با خوردن آنتی‌بیوتیک برای درمان یک بیماری میکروبی، احتمال ایجاد قارچ در ناحیه واژن بالا می‌رود ،ترشحات پاتولوژیک حتما نیاز به تشخیص و درمان پزشکی دارد. بارها مشاهده شده است، چون بیمار یک بار در گذشته مراجعه کرده بوده و درمان ضدقارچ گرفته، بعد برای هر ترشحی به طور سرخود و بدون مشورت پزشک از همان درمان ضد قارچ استفاده می‌کند و وقتی به پزشک مراجعه می‌کند که متاسفانه وضعش از روز اول بدتر شده است. در حقیقت درمان هر ترشحی برحسب عامل پاتولوژیکش متفاوت است. اگر شما بخواهید درمان میکروبی را برای قارچ به کار ببرید جواب نخواهد داد، پس بهتر است در شرایطی که بیمار ترشح زرد، سبز، کف‌آلود و بدبو دارد حتما به پزشک مراجعه کند، چون اگر خوب درمان صورت نگیرد، ممکن است منجر به ناباروری و حتی آبسه‌های لگنی شود. گاهی اوقات به دلیل عدم درمان مناسب حتی مجبور می‌شویم تخمدان‌ها، رحم یا حتی قسمتی از روده و بخشی از مثانه را خارج کنیم.

2.       چرا آنتی‌بیوتیک‌ها احتمال قارچ را بالا می‌برند؟!از آنجایی که خوددرمانی در ایران خیلی رایج است، خیلی اوقات بیمار 2 تا 4 روز آنتی‌بیوتیک مصرف می‌کند و علائم بیماری که کاهش پیدا کرد، دیگر آن را قطع می‌کند. با این کار کمی از میکروب‌های ناحیه واژن از بین می‌روند، اما چون درمان کامل نشده برخی از آنها زنده می‌مانند و به آنتی‌بیوتیک مقاوم می‌شوند. به همین دلیل، بیمار هر نوع آنتی‌بیوتیکی هم که مصرف می‌کند متاسفانه این چرک قطع نمی‌شود و حتی ممکن است مجبور شویم جراحی انجام دهیم. آنتی‌بیوتیک حداقل برای 7 روز باید مصرف شود و بعد اگر پزشک صلاح دید قطع شود. مصرف خودسرانه آنتی‌بیوتیک نیز به هیچ وجه توصیه نمی‌شود. جالب است بدانید با خوردن آنتی‌بیوتیک احتمال ایجاد قارچ در ناحیه واژن بالا می‌رود. در واژن یک باسیل یا میکروب محافظ به نام «دودرلن» وجود دارد. این باسیل حافظ و نگهبان واژن است و نمی‌گذارد میکروب‌های دیگر وارد آن قسمت شوند و تا حدودی جلوی رشد قارچ را می‌گیرد، اما زمانی که برای درمان یک بیماری مانند آنفلوآنزا یا سینوزیت و... آنتی‌بیوتیک مصرف می‌کنیم، متاسفانه این باکتری خوب از بین می‌رود. بنابراین احتمال رشد قارچ در ناحیه واژن زیاد می‌شود.

3.       شوهر هم باید درمان شود! در مورد ترشحات پاتولوژیک به خصوص در قسمت ترشحات زردرنگ حتما باید درمان همسر را هم به یاد داشت، چراکه این باکتری‌ها با رابطه جنسی به همسر هم منتقل می‌شود و اگر همسر درمان نشود می‌تواند در پروستات او باقی بماند و بعد دوباره با رابطه زناشویی به خانم منتقل شود. خیلی از خانم‌ها پس از مراجعه به پزشک و دریافت دارو درمان می‌شوند، اما بعد از اولین نزدیکی دوباره این عفونت به آنها منتقل می‌شود و دوباره علائم بیماری در آنها ایجاد می‌شود. در مورد عفونت زردرنگ و بودار، باید زن و شوهر هر دو تحت درمان کافی و مناسب قرار بگیرند.

4.       بسیاری اوقات وقتی برای بیمار آنتی‌بیوتیک تجویز می‌شود مجبور می‌شویم به دلیل خارشی که دارد، یک داروی ضدقارچ هم لازم است.

5.       این عفونت باعث نازایی می‌شود! ترشحات دیگری نیز وجود دارد که سبزرنگ یا زرد متمایل به سبز است که آن هم به علت «تریکوموناس»، «گونور» یا همان سوزاک می‌تواند ایجاد شود. این ترشحات درمان خاص خود را دارد که به خصوص اگر سوزاک باشد درمان پنی‌سیلین لازم است و اگر تریکوموناس باشد درمان با مترونیدازول باید انجام شود. در این موارد نیز زن و شوهر باید هر دو تحت درمان قرار گیرند. اگر این ترشحات در بیمار تکرار شود توصیه می‌شود علاوه بر درمان، یک سری آزمایش‌های کلی دیگر از نظر بررسی هپاتیت، ایدز و... نیز داده شود، چون بیماری‌های STD بیماری‌هایی هستند که از طریق تماس جنسی منتقل می‌شوند و ممکن است باعث نازایی و عقیمی در مردها و زن‌ها شوند، یعنی ممکن است در پروستات آقایان تکثیر شده و یا باعث بسته شدن لوله‌های رحمی در خانم‌ها شوند.

6.       اگر ترشحات فیزیولوژیک، بدون بو، شفاف یا سفید باشد، نیازی به مراجعه به پزشک ندارد. کسانی که ترشحات خیلی روشن سفیدرنگ به هم چسبیده و پنیری و بدون بو و یک مختصر خارش دارند می‌توانند بدون مراجعه به پزشک، 7 شب از داروی ضد قارچ موضعی کلوتریمازول استفاده کنند، اما اگر خوب نشدند بهتر است دیگر این درمان را ادامه ندهند و به پزشک متخصص زنان مراجعه کنند.

 

Ø      چرا با مصرف داروهای ضدبارداری احتمال عفونت قارچی بالا می‌رود؟

داروهای ضدبارداری هم متاسفانه در عده محدودی باعث افزایش رشد قارچ می‌شود، زیرا کسانی که داروهای ضدبارداری استفاده می‌کنند معمولا قبلا از کاندوم استفاده می‌کردند و با کنار گذاشتن آن اگر عفونتی در همسرشان باشد به آنها منتقل می‌شود و احتمال ایجاد قارچ افزایش پیدا می‌کند، اما این داروها خود به تنهایی عامل افزایش رشد قارچ نیست.

Ø      آیا  رابطه ای بین استرس و عفونت وجود دارد؟

استرس نیز از آنجایی که روی سیستم ایمنی اثر می‌گذارد، باعث افزایش کل عفونت‌ها در تمام بدن می‌شود، یعنی سیستم ایمنی که ضعیف شود، فرد بیشتر دچار سینوزیت، سرماخوردگی، آنفلوآنزا و... می‌شود و مجبور می‌شود آنتی‌بیوتیک مصرف کند، بنابراین احتمال ایجاد قارچ هم بیشتر می‌شود. اما اینطور نیست که بگوییم هر فردی که استرس دارد، حتما عفونت واژینال می‌گیرد.

Ø      عفونت در افراد مجرد چگونه است؟

کسانی که ازدواج نکرده‌اند چون رابطه زناشویی ندارند، به جز قارچ، عفونت دیگری نمی‌گیرند

Ø      خانم‌های یائسه هم ممکن است مبتلا شوند ؟

از آنجایی که ترشحات فیزیولوژیک در خانم‌های یائسه کمتر است و محیط واژن خشک است، معمولا عفونت‌های شدید در این افراد کمتر اتفاق می‌افتد، اما گاهی اوقات و به صورت نادر شاهد عفونت‌های خیلی شدید در خانم‌های یائسه هم هستیم، بنابراین نمی‌توان گفت که اصلا عفونت نمی‌گیرند، بلکه فقط کمتر دچار آن می‌شوند. اما در هر حال آنها هم باید به پزشک مراجعه کنند. کسانی که ازدواج نکرده‌اند چون رابطه زناشویی ندارند، به جز قارچ، عفونت دیگری نمی‌گیرند.

چرا ترشحات زمان بارداری به سختی درمان می‌شود؟

نوع ترشحات در زمان بارداری تفاوتی با سایر مواقع ندارد، فقط در بارداری اتفاق بدی که می‌افتد این است که سیستم ایمنی ضعیف می‌شود.

 بیمارانی هستند که در تمام مدت بارداری‌شان ترشحات زرد رنگ دارند که پزشک برای درمان آنها انواع آنتی‌بیوتیک‌ها را تجویز می‌کند، اما یا خوب نمی‌شوند یا اگر هم خوب شوند، باز بعد از مدتی ترشحات‌شان بازمی‌گردد، اما به محض اینکه زایمان می‌کنند و بعد از یک تا سه ماه که ویزیت می‌شوند می‌گویند ما اصلا دیگر اثری از آن ترشحات نمی‌بینیم. دلیلش این است که بعد از زایمان سیستم ایمنی بدن دوباره به حالت عادی برمی‌گردد.

اما در کل درمان‌هایی را که در دوره بارداری می‌توانیم برای خانم باردار انجام دهیم متفاوت است. در سه ماهه اول خیلی از داروهای خوراکی و آنتی‌بیوتیک‌ها را ترجیح می‌دهیم برای بیمار تجویز نکنیم و از طریق درمان موضعی، درمان صورت گیرد. همین باعث می‌شود کمی تاخیر در درمان پیش بیاید و نتوانیم این ترشحات زردرنگ را تا موقع زایمان کامل برطرف کنیم، اما 90 درصد این ترشحات بعد از زایمان خود به خود برطرف می‌شوند.

·         آیا  افزایش ترشحات واژن خطرناک است؟
گاهی افزایش ترشحات خبر از تخمک گذاری می دهد: هیلدا هاچرسون، استاد زنان و زایمان در دانشگاه پزشکان و جراحان کلمبیا می گوید، اگر ترشحات واژن چسبناک بود و غلظت آن مثل سفیده تخم مرغ خام است  احتمالا به معنی این است که، شما در حال تخمک گذاری هستید (تخمدان شما یک تخمک بالغ آزاد می کند که، از طریق لوله رحم عبور می کند و می تواند بارور شود). درست قبل از تخمک گذاری، شما ممکن است متوجه افزایش شفافیت و رشته های ترشحات واژن شوید. مایع چسبنده شرایط را برای سفر اسپرم به تخمک آسان تر می کند.نکته: اگر شما از نظر جنسی فعال هستید، در این ایام فوق العاده فوق العاده مواظب باشید.البته چند روز پس از تخمک گذاری، ترشحات واژن دوباره شروع به کم شدن خواهند کرد. اگر پریود های شما بسیار منظم است، معمولا پریود شما در حدود 14 روز پس از تخمک گذاری شروع می شود، پس کاهش ترشحات واژن می تواند به شما کمک کند تا شروع به شمارش معکوس کنید. خانمها همچنین ممکن است، به صورت دوره ای ترشحات واژن را به صورت غلیظ و سفید ببینید، تا زمانی که این ترشحات واژن بی بوست و خارش و سوزش ندارد، عادی است و باید پس از چند روز فروکش کند.کاهش ترشحات واژن می تواند نشان دهنده نزدیک شدن زمان پریود باشد

·         استرس می تواند میزان ترشحات واژن شما را به صورت صعودی افزایش دهد. در حال حاضر و پس از آن ترشحات واژن شما کمی بیشتر می شود. منشا استرس خود را بررسی کنید، شاید زمان آن رسیده باشد که آرام شوید.

·         عفونت  نیز می تواند علت این افزایش باشد

چه وقت ترشحات واژن می تواند نشانه عفونت باشد؟

 سه مدل ترشحات واژن می تواند نشانه عفونت باشد. ترشحات طبیعی واژن نسبتا بی بو هستند، پس اگر ترشحات واژن بویی بد یا بویی شبیه ماهی داشت می تواند نشانه ای از یک مشکل باشد.ترشحات واژن اگر غلیظ و پنیری بود می تواند نشانه های ثبت شده از یک عفونت قارچی باشد و در هر زمان شما متوجه تغییر در رنگ شدید، باید آن را به دکتر خود بگویید.

Ø      رابطه ی رنگ ترشحات و عفونت چیست؟

·         خاکستری بودن ترشحات واژن، زمانی که با بوی بدی همراه شود، از علائم شایع واژینوز باکتریایی (در اثر رشد بیش از حد باکتری های بی هوازی، گاردنلا واژینالیس ایجاد می شود. هم باکتری های بی هوازی وهم گاردنلا واژینالیس در حالت طبیعی در واژن یافت می شود. عارضه شایع واژنی در سن باروری زنان است. این عارضه موجب پارگی زودتر از موعد غشاها، درد زایمانی و تولد قبل از موعد نوزادان میگردد.)

·         زرد و یا سبز بودن ترشحات واژن می تواند نشانه اینکه سلول های سفید خون در حال مبارزه با یک عفونت منتقله از راه جنسی اند باشد.

·          قهوه ای بودن ترشحات واژن ناشی از خون خشک است، که می تواند اشاره به عفونت ناشی از  التهاب بزرگ داشته باشد.اگر شما متوجه هر یک از این تغییرات در ترشحات واژن خود شدید، آنها را به دکتر خود بگویید. زیرا ترشحات واژن شما ممکن است یک راهنما خوب باشد، اما تنها یک دکتر می تواند به شما یک نتیجه گیری درست را ارائه بدهد.

Ø      انواع عفونتها واژن چیست؟

عفونت قارچی واژن که شیوع بالایی دارد با خارش فرج و مهبل و سوزش ادرار مشخص می‌شودعفونت قارچی واژن  یک نوع قارچ مخمر به نام کاندیدا آلبیکانس وجود دارد که گاهی به شکل بیماری‌زا در دهان، واژن، کشاله ران و زیربغل و دیگر مناطق مرطوب پوست یافت می شود کاندیدیازیس یا عفونت قارچی ناحیه واژن در دستگاه تناسلی زنان است در معاینه، معمولا دیواره مهبل قرمز و ترشحات سفید دلمه‌ای شکل دیده می‌شود.

کاندیدا معمولا به صورت طبیعی در واژن زنان زندگی می کند و باعث بروز مشکلی نمی شود. اما عفونت و بیماری‌زایی معمولا پس از تغییرات در محیط موضعی و یا کاهش حساسیت میزبان به عفونت رخ می دهدو علایم  آن شامل خارش دهانه رحم ، ترشحات سفید پنیری شکل،سوزش ادرار،قرمزی همراه با خشکی و حساسیت پوست ناحیه تناسلی،التهاب و ورم دهانه رحم و قرمزی آن و ضایعات حاشیه ای میباشد عفونت قارچی واژن بو ندارد و در صورت وجود ترشحات چرکی با بوی نامطبوع باید به فکر عفونت باکتریایی بود.

ترشحات پاتولوژیک به چند دسته تقسیم می‌شود. این ترشحات ممکن است بر اثر یک قارچ بسیار شدید ایجاد شود. رنگ آنها سفید و مقدارشان بسیار زیاد است و گاهی اوقات آبکی و همراه با خارش فراوان و قرمز شدن ناحیه خارجی آلت تناسلی است. این بیماری کاندیدیاز نامیده می‌شود و احتیاج به درمان دارد. درمان آن معمولا با داروهای موضعی و خوراکی انجام می‌شود.

دسته دیگر از ترشحات پاتولوژیک، ترشحات زردرنگ و بدبو است که بعضی اوقات با خارش بسیار زیاد همراه است. خود این ترشحات انواع مختلفی دارد. یکی از آنها «میکس میکروبیال» (باکتری‌های مختلف) نامیده می‌شود. برخی دیگر در اثر باکتری «گاردنلا» یا گاهی اوقات حتی «تریکوموناس» ایجاد می‌شود که یک موجود تک‌یاخته‌ای است و خارش فراوان ایجاد می‌کند. در هر صورت معمولا درمان این ترشحات با داروی مترونیدازول است که به صورت موضعی و خوراکی استفاده می‌شود.

Ø      آیا وجود خون در ترشحات خطرناک است؟

اگر شما کمی خون در ترشحات واژن خود دیدید، معمولا نیازی نیست وحشت کنید. می تواند فقط خون باقی مانده قاعدگی یا لکه بینی تصادفی اواسط ماه باشد. با این حال، ترشحات خونی واژن گاهی اوقات می تواند نشانه ای از چیزی جدی تر باشد. ممکن است به معنی عفونت واژن، عفونت رحم، عفونت لگن، یا بارداری باشد. اگر شما متوجه خون در ترشحات واژن خود شدید و شما به این زودی ها منتظر شروع پریود خود نیستید و یا علائم دیگر (مانند درد لگن) دارید، این مسئله را با پزشکتان مطرح کنید، تا جلوی هر مشکل بزرگتری را بگیرد.

 



:: برچسب‌ها: سوالات رایج در زمینه ی ترشحات و عفونت واژن در خانم ها, وجود خون در ترشحات, افزایش ترشحات, کاهش ترشحات , مجرد, زنان یائسه, انواع عفونتها, درمان عفونت, زمان بارداری, استرس و عفونت,
نوشته شده توسط ارحمی خواجه در شنبه 4 ارديبهشت 1395

از مرگ می ترسند

من هرگز اجازه نمی دهم  که صدای حاج همت در درونم گم شود

این سردار خیبر ،قلعه ی طلب مرا نیز فتح کرده است

...........................

آنان را که از مرگ می ترسند از کربلا می رانند

شهید آوینی

 

 



:: برچسب‌ها: از مرگ می ترسند , شهید, همت, چمران,
نوشته شده توسط ارحمی خواجه در چهار شنبه 1 ارديبهشت 1395

محبت کامل آری...اعتماد مطلق نه

امام علی علیه السلام می فرمایند:

به دوست خود محبت کامل نثار کن اما اعتماد مطلق نکن

ونیز او را با رفتار خود به طور کامل یاری کن اما همه ی اسرار خود را در اختیار او مگذار

غررالحکم

 



:: برچسب‌ها: محبت کامل آری, , , اعتماد مطلق نه,
نوشته شده توسط ارحمی خواجه در دو شنبه 30 فروردين 1395

فقط زندگی کن و لذت ببر

عجله نکن ... کمی آرامتر ...درحال زندگی کن......برا لذت بردن از نوری که چشمانت را می زند ..... سایه ای که بر سرت می افتد...آه... صدایی از آن دورها می آید ....برا شنیدن صدای آب ...برا درک نوازش باد...برا زندگی کردن ....باید لحظه ای درنگ کنی ...برا درک لحظه ، لحظه ی زندگی ... کمی آرامتر قدم بردار....عجله نکن ....فقط زندگی کن و لذت ببر ....



:: برچسب‌ها: فقط زندگی کن و لذت ببر ,
نوشته شده توسط ارحمی خواجه در چهار شنبه 25 فروردين 1395

چرا نباید برای دیدن بقیة‌الله(عج) اصرار کرد

آیا دیدن امام زمان(عج) دارای شرایط خاصی است و نصیب هر کسی می‌شود؟ و آیا ندیدن آن حضرت مصلحتی دارد؟

دیدن امام زمان(عج) در عصر غیبت کبری امکان داشته و اگر کسی توفیق یابد، سعادت بزرگی نصیبش شده است، اما همه سعادت این نیست که انسان شبانه‌روز تلاش کند و خواهان دیدن امام باشد، البته دیدن حضرت سبب نمی‌شود که انسان گناه نکند؛ زیرا برخی انسان‌های معاصر دیگر امامان(ع) با وجد دیدن امام معصوم باز هم گناه می‌کردند و حتی گاهی با آنها مخالفت می‌کردند.

دیدن حضرت تأیید بر کردار درست انسان نیست؛ اگر چه نصیب هر کس نمی‌شود، ندیدن حضرت هم دلیل بر خرابی اعمال نیست، بسیاری از بزرگان، علما و مجتهدان، امام زمان(عج) را ندیدند، ولی چه بسا افرادی که مسلمان هم نبودند، ولی چون به مقام اضطرار رسیدند، حضرت از آنها دست‌گیری کرده و از این جهت امام را دیده باشند.

مهم این است که اگر ما او را نبینیم، او ما را می‌بیند و همین اعتقاد برای ترک گناه کافی است.

احمد ‌بن حسن بن ابی‌صالح خجندی، مدتی در جست‌وجوی امام زمان(عج) شهرها را می‌گشت و بسیار جدی بود و اصرار داشت که به حضور آن حضرت مشرف شود، عاقبت نامه‌ای از طریق حسین‌بن روح به این مضمون برای حضرت مهدی(عج) نوشت: «دل من، شیفته جمال تو گشته و همواره در فحص و طلب تو می‌کوشم، تمنا دارم جوابی مرحمت فرمایید که قلب من ساکن شود و دستوری در این باره فرمایید».

جواب آمد: «هر کس در خصوص من جست‌وجو و تجسس کند، مرا می‌طلبد و هر کس مرا بیابد، به دیگران بنماید و هر کس مرا به دیگران بنماید، مرا به کشتن دهد و هر کس مرا به کشتن دهد، مشرک شود».

بنابراین احتمال دارد که به صلاح ما نباشد آن حضرت را ملاقات کنیم، چه بسا دیدار حضرت مایه عجب، تکبر و خودپسندی ما شود که خود مایه هلاکت انسان است.



*
آیا اگر از گناه اجتناب کنیم و منتظر واقعی باشیم، امام زمان(عج) به ما سر می‌زند؟

قطعا گناه کردن، مهم‌ترین علت محرومیت از عنایات امام زمان(عج) است، امام مهدی (عج) نیز در توقیع شریفشان به شیخ مفید می‌فرماید: «ما را از ایشان(شیعیان) چیزی محبوس نکرده است، مگر گناهان و خطاهایی که از ایشان به ما می‌رسد و ما آن را ناخوش می‌داریم و از ایشان نمی‌پسندیم».

آیت‌آلله بهجت نیز بیان فرموده‌اند: اگر بفرمایید چرا به آن حضرت دسترس نداریم، جواب شما این است که چرا به انجام واجبات و ترک محرمات ملتزم نیستند؟ او به همین از ما راضی است؛ زیرا «اورع الناس من تورّع عن المحرمات»؛ پرهیزکارترین مردم کسی است که از کارهای حرام بپرهیزد، ترک واجبات و ارتکاب محرمات، حجاب و نقاب دیدار ما از آن حضرت است.

بنابراین اگر ما از گناه اجتناب کنیم و منتظر واقعی باشیم، به مقامی می‌رسیم که غیبت و حضور برایمان فرقی ندارد، امام سجاد(ع) به ابوخالد کابلی می‌فرماید: «ای ابوخالد! به درستی که مردم زمان غیبت حضرت مهدی(عج) آنان که معتقد به امامت هستند و در انتظار ظهور او به سر می‌برند، با فضیلت‌ترین مردم همه زمان‌ها هستند؛ به دلیل اینکه خداوند متعالی عقل و فهمی به آنان عنایت کرده که غیبت در نزد آنان به منزله ظهور و مشاهده گشته است».

از این رو، در حدیث دیگری امام جعفر صادق(ع) می‌فرماید: «هر کس دوست دارد که از یاران حضرت قائم(عج) شود؛ باید که منتظر باشد و در عین حال به پرهیزکاری و اخلاق نیکو مشغول شود».

بنابراین اگر کسی ترک گناه کند و منتظر امامش باشد، از یاران واقعی حضرت به شمار می‌آید، آن‌گاه اگر بزرگترین توفیق الهی او را دریابد، غیبت و و ظهور حضرت برایش تفاوت نخواهد داشت.

منبع: باشگاه خبرنگاران

....................................................................................

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

خدایا کمکمان کن و فهمی به ما عنایت فرما که غیبت در نزد مان به منزله ظهور و مشاهده گردد.

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

یا امام زمان ادرکنی،همه ی ما راه را گم کرده ایم به فریادمان برس.

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.

 



:: برچسب‌ها: چرا نباید برای دیدن بقیة‌الله(عج) اصرار کرد,
نوشته شده توسط ارحمی خواجه در سه شنبه 24 فروردين 1395

اعتقاد من و نه هراس من، کار خودش را کرده است

با امکانات و فرصتهای مناسب نگاه کنید. هر اندازه شرایط را تیره و تار می بینید و یا هر اندازه شرایط به واقع تاریک هستند ، سرتان را بالا بگیرید و به امکاناتی که همیشه وجود دارند بیندیشید.

نورمن وینسنت پیل

ایمان و اعتقاد  را به نمایش گذاشتن بدین معنا نیست که به خودتان دروغ بگویید یا به خودتان خیانت کنید . به جای آن معنایش این است که در موقعیت موجود دنبال جنبه های مثبت بگردید . ممکن است بدی ها ده برابر خوبی ها باشند،با این حال شما به خوبی ها توجه کنید.

شوهرم قرار بود خودش را برای شرکت در مصاحبه ای آماده کند که خودش هم می دانست برای آن کار ضعیف است، اما از شور و اشتیاق فراوانی برخوردار بود.با آنکه چندین روز فرصت داشت تا خودش را آماده کند، درست چند ساعت قبل از زمان مصاحبه تصمیم گرفت مطالبی را که باید ارائه می کرد بر روی کاغذ بیاورد. از من خواست به تمرین او گوش بدهم . وقتی حرف هایش را زد به شدت متوحش شدم. زبان الکنی پیدا کرده بود.وقتی به من نگاه کرد تا نظرم را بداند، طوری برخورد کردم که احساس کند در کارش عالی بوده است.به او گفتم: جان تو قبلا هم نظیر این برنامه را داشته ای و موفق شده ای .حالا هم موفق می شوی.

توجه داشته باشید که من به او نگفتم :"خدای من عالی بود."

نگفتم:"آن طور که می بینم خودت را به خوبی برای مصاحبه آماده کرده ای "اگر اینها را گفته بودم واقعیت را کتمان کرده بودم.

به محض اینکه شوهرم خانه را ترک کرد به یکی از دوستانم زنگ زدم و گفتم احتمالا شوهرم آبروریزی خواهد کرد.بعد معلوم شد که اعتقاد من و نه هراس من، کار خودش را کرده است. وقتی به خانه آمد تبسمی بر لبانش نشسته بود.کارش خوب برگزار شده بود و او سمت مورد علاقه اش را به دست آورده بود.

برا دیگر می گویم مجبور نیستید که این باورو اعتقاد را احساس کنید، بلکه باید این اعتقاد را در خود فرابخوانید. امبروس ردمون می نویسد: "شجاعت به مفهوم عدم ترس نیست. شجاعت رسیدن به این نقطه نظر است که چیزهایی مهم تر از هراس هم وجود دارند."وقتی امور را به همسرتان وا می سپارید و دنبال صمیمیت می روید، با اعتماد و ایمان رفتار کردن بهتر از تسلیم شدن به هراس های خویشتن است.

منبع:

زن واسپرده

نوشته ی لورا دویل

 



:: برچسب‌ها: اعتقاد من و نه هراس من، کار خودش را کرده است, مهارت زندگی زناشویی,
نوشته شده توسط ارحمی خواجه در دو شنبه 23 فروردين 1395

اگر بگویید که خراب خواهد کرد، به احتمال زیاد خراب می کند.

با دیگران طوری رفتار کنید انگار در همان حدی که باید باشند هستند.به آنها کمک کنید تا به آنچه می توانند و لیاقتش را دارند تبدیل شوند

گوته

قبل از اینکه حرفی بزنید کلمات خود را به خوبی بسنجید تا در شوهرتان توقع منفی تولید نکنید . توجه داشته باشید هر طور شما او را ببینید ، او هم به همین شکل شما را می بیند. با او به گونه ای رفتار کنید که انگار وقت شناس ، صبور ،تمیز و موفق است. این گونه او انتظارات شما را برآورده خواهد کرد.

هر چه بیشتر تصور کنید که شرایط بر وفق مراد خواهد بود، همین اتفاق صورت حقیقت به خود می گیرد. وقتی از همسرتان عصبانی می شوید بکوشید با او به آرامی و ملایمت حرف بزنید، انگار اطمینان دارید که نتیجه خوبی عاید شما خواهد شد.

......................................

با کنترل دائم شوهرم در او انتظار منفی ایجاد می کردم . طوری حرف می زدم که انگار انتظار داشتم همه چیز را خراب کند، توپ را از دست بدهد،آبروی مرا ببرد و خرابکاری کند.اینها پیش بینی هایی هستند که درست از کار در می آیند . بنابراین جای تعجبی نبود که او مطابق انتظار من ظاهر شود . متاسفانه بسیاری از زن ها رفتار مشابه مرا به نمایش می گذارند و کار مرا می کنند.

جالب است اگر بدانید مردها بخش مهم برداشت از خودشان را از زنانشان می گیرند. اگر زنی به شوهرش بگوید که او همیشه دیر می کند،همیشه در زمینه ی پولی ضعیف است ، یا بد لباس است، او حرف زنش را می پذیرد و به همین شکل ظاهر می شود. مرد فرض را بر این می گذارد که از آ نجا که زنش او را از هر کس بیشتر و بهتر می شناسد ، حتما درباره اش درست قضاوت می کند.

دوست من ناتان ، ماجرایی را تعریف می کرد که این نکته را به خوبی نشان می داد . او می گفت : به اتفاق دوستم و شوهرم بودیم. شوهرم داشت موادی را در مخلوط کن مخلوط می کرد. به دوستم گفتم مراقب باش ، شوهرم اغلق قاشق چوبی را آن قدر به ته ظرف نزدیک می کند که تراشه های قاشق با مواد غذایی قاطی می شود. به محض آن که این حرف را زدم همین اتفاق افتاد.

وقتی به شوهرتان می گویید از پول به درستی استفاده نمی کند، وقتی به او می گویید طرز مراقبت از بچه ها را نمی داند، با صحبت خود شرایطی به وجود می آورید که او در حد توقع شما ظاهر شود.

اگر بگویید که خراب خواهد کرد، به احتمال زیاد خراب می کند.

منبع:

زن واسپرده

نوشته ی لورا دویل

 



:: برچسب‌ها: اگر بگویید که خراب خواهد کرد، به احتمال زیاد خراب می کند, زن واسپرده, نوشته ی لورا دویل,
نوشته شده توسط ارحمی خواجه در شنبه 21 فروردين 1395

یا فارسَ الحجاز أدرکنی، یا اباصالح المهدی أدرکنی،یا اباالقاسم أدرکنی و لا تَدَعْنی،فَانّی عاجزٌ ذلیل

آیت‌الله نمازی، انگیزه خود از نقل این تشرّف را شادی دل مؤمنان مشتاق به دیدار امام عصر(ع) بیان داشته و می‌فرماید: «این تشرّف را برای تذّکر و عمل به آیة «وذکّر فانّ الذکری تنفع المؤمنین» نقل می‌کنم و امیدوارم که این تذکّر، موثر واقع شود و قلوب مؤمنان با استماع این حکایت، از محبّت به حضرت بقیةالله سرشار گردد. این حقیر ناقابل مورد مرحمت حضرت حق ـ جلّ و علا ـ واقع شدم و خداوند سعادت تشرّف به محضر حضرت مهدی(ع) را نصیبم کرد و حدود نصف روز در خدمت آن حضرت بودیم و پس از این که غایب شدند، دانستیم که ایشان، حضرت بقیةالله ـ ارواحنا فداه ـ بوده‌اند»1 لازم به یادآوری است که جناب نمازی شاهرودی تشرّفات دیگری هم به محضر امام زمان(ع) داشته‌اند که طالبان می‌توانند به کتاب مجالس حضرت مهدی مراجعه نمایند.

 

دامن این مقدمه را بر می‌چینیم و خوشتر آن است که سرّ دلبران را از زبان خود ایشان نه دیگران بشنویم. این شما و این سوغات سفر، و ارمغان راه.

 

دیـدار یار غائب دانی چه ذوق دارد

ابری که در بیابان بر تشنه‌ای ببارد

 

در سال 1336 هجری از تهران به همراه جمعی از برادران ایمانی به مکّه معظّمه مشرّف شدیم. امیرالحاج و سرپرست ما «صدر الاشراف» بود. در آن زمان چیزی حدود 250 تومان تا 300 تومان می‌گرفتند و با ماشین‌هایی قرار‌داد می‌بستند که ما را به مکّه رسانده و از آن جا به عراق بازگردانند.

 

من برای چهاردهمین مرتبه بود که به بیت‌الله الحرام مشرّف می‌شدم و به عنوان روحانی کاروان خدمت می‌کردم. آن سال در راه بازگشت به عراق به خاطر مسائلی، عربستان قوانینی برای ماشین‌های حجّاج وضع کرده بود و آن این که ماشین‌های زائران خانة خدا باید در یک کاروان صدتایی و همراه هم حرکت کنند. هر کاروان یک سرپرست داشت و یک ماشین هم، لوازم یدکی و ملزومات دیگر را همراه کاروان حمل می‌کرد. ضمناً دو ماشین پلیس، یکی در جلو و دیگری در عقب کاروان وظیفة حفاظت از قافله را بر عهده داشت ماشین ما دو راننده به نام‌های محمود آقا و اصغرآقا داشت که هر دو بچّة تهران بودند.

 

هنگامی که کاروان به راه افتاد اصغرآقا رانندگی می‌کرد. از قضا ماشینِ ما در آخر صف، پشت سر همة ماشین‌ها قرار گرفت و این موضوع اصغرآقا را خیلی ناراحت کرد و شروع کرد به غُرو لُند کردن و این که در حرکت از تهران ماشین آخری بودیم، در برگشتن هم آخری شدیم و باید تا آخر مسیر خاک بخوریم. من باید از صفِ ماشین‌ها خارج می‌شوم و می‌روم در جلوی ماشین‌های دیگر قرار می‌گیرم.

 

گم شدن در بیابان اصغرآقا در نظر داشت که از صف ماشین‌ها جدا شده، پس از پیمودن مسافتی دوباره به کاروان ملحق شود و در جلوی کاروان قرار گیرد اما او نادانسته ماشین را منحرف کرد و از کاروان جدا شد. من به خاطر سفرهای متمادی می‌دانستم که بیابان‌های عربستان بی‌سروته و بی انتهاست. لذا او را خیلی نصیحت کرده و اصرار نمودم که از قافله جدا نشود و طبق ترتیب کاروان حرکت کند اما او گوش نکرد. حاجیان دیگر هم سکوت کردند و با من همراهی نکردند.

 

اصغرآقا تصمیم خود را گرفت و گفت: به اندازة کافی آب و بنزین داریم و می‌توانیم از یک راه فرعی خود را به جلوی کاروان برسانیم. او از کاروان جدا شد و در بیابان به راه افتاد و پس از طیّ مسافتی طولانی راه را گم کرد و نتوانست خود را به کاروان برساند. کم‌کم شب هم فرا رسید. ما با داد و فریاد از او خواستیم که ماشین را متوقف کند تا نماز بخوانیم. وقتی از ماشین پیاده شدم؛ به آسمان نگاه کردم و دیدم که فاصلة ما با هفت برادران (هفت اورنگ) زیاد شده، فهمیدم که راه زیادی را به اشتباه آمده‌ایم به همین خاطر به راننده گفتم: «امشب را همین‌جا بیتوته می‌کنیم و فردا صبح از همان راهی که آمده‌ایم، باز می‌گردیم».

 

فردا صبح سوار شدیم تا از همان راه دیروزی برگردیم اما از آن جا که صحراهای حجاز دارای شن‌های نرم است و باد آن‌ها را پیوسته حرکت می‌دهد، نتوانستیم راهِ بازگشت را پیدا کنیم. هیچ اثری از راه دیشب بر سینة صحرا نبود از آن طرف، ماشین هم مرتّب در شن‌ها فرو می‌رفت، جهت‌های متعددّی را چند فرسخ، چند فرسخ پیمودیم و سرانجام ره به جایی نبردیم و دوباره شب فرا رسید.

 

فردا صبح روز سوم، آب و بنزین هم تمام شد.

 

همه وحشت‌زده و ناامید شده بودیم. من به عنوان روحانی کاروان و کسی که سفرهای زیادی به خانة خدا آمده بودم گفتم: «این اصغرآقا بود که ما را به اینجا کشانید و گناه بزرگی را انجام داد. اما چاره‌ای هم نیست، بیاید همگی به امام زمان(ع) متوسّل شویم. اگر آن بزرگوار ما را از این بیابان هلاکت نجات بخشید، زهی سعادت و خوشبختی، اما اگر به فریاد ما نرسد همگی در این بیابان مُرده، طعمة حیوانات خواهیم شد. بیایید قبل از آن که بی حال شده و دست و پایمان بی‌رمق بیفتد، هر کس برای خود گودالی حفر کند و در آن گودال برود که اگر مرگ به سراغ ما آمد، در آن گودال‌ها جان بدهیم و حداقل بدن ما طعمة حیوانات نشود و با گذشت زمان، باد وزیده و شن‌ها را روی ما بریزد و در زیر شن‌ها مدفون شویم.

 

همه مشغول شدند و هر یک برای خود قبری کند و در این حال به حاجیان گفتم: جلوی قبر خود بنشینند تا به چهارده معصوم(ع) توسّلی بجوییم و خودم شروع به خواندن دعای توسّل کردم. ابتدا به رسول خدا(ص)، بعد به حضرت زهرا(س) و سپس به سایر امامان(ع)، وقتی به امام عصر(ع) رسیدم، روضه‌ای خواندم و گریة زیادی کردیم. در این حال الهام شدم که همه با هم «آقا» را با این ذکر بخوانیم: « یا فارس الحجاز أدرکنا، یا اباصالح المهدی ادرکنا، یا صاحب‌الزمان ادرکنا» همه با حال ناامیدی و گریه و زاری این ذکر شریف را تکرار می‌کردیم و آقا را صدا می‌زدیم.

 

به حاجیان گفتم: « با خدا قرار بگذارید که اگر نجات یافتیم همة اموالی که به همراه داریم در راه خدا انفاق کنیم، با خدا عهد ببندیم که اگر نیازمندی به ما مراجعه کرد در حقّ او کوتاهی نکنیم و بقیة عمرمان را در برآوردن نیازهای مردم کوشا و ساعی باشیم».

 

 

بعد از توسّل و توجّه، هر کسی مشغول راز و نیاز با خدای خود شده، من هم از جمع، جدا شدم و پشتِ تپة کوچکی رفتم و با خدای خود سخنانی گفتم که بماند. به امام زمان عرضه داشتم: «آقا جان اگر الان به فریاد ما نرسی، پس کی و کجا به فریادمان خواهی رسید». گریه و توسل عجیبی داشتم که قابل توصیف نیست. در مدّت عمرم چنین حالت شیرینی چه قبل و چه بعد از آن حادثه، دیگر در من پیدا نشد.

 

 

در حال توسّل و تضرّع بودم که ناگهان آقایی در شکل و شمایل یک مرد عرب، به همراه هفت شتر که بارهایی بر آنان بود، در برابرم ظاهر شد. با آن‌که بیابان صاف و همواری در مقابل من بود و همه چیز از مسافت دور قابل رؤیت و دیدن بود، اما من آمدن او را ندیدم و متوجّه نشدم. خیال کردم از عرب‌های حجاز است و احیاناً شتربانی است که همراه شترهایش به مسافرت می‌رود و یا شاید رهگذری است که تصادفاً از این بیابان عبور می‌کرده است. با دیدن او به حدّی خوشحال شدم که از شادی در پوست خود نمی‌گنجیدم.

 

 با دیدن او خود را در جَریه که مرز میان عربستان و عراق بود می‌دیدم. با خود گفتم: این آقا حتماً راه رسیدن به «جریه» را می‌داند و ما را راهنمایی خواهد کرد.

 

در حال بشاشت و شادمانی بودم که دیدم آن آقا به طرف من آمد، من هم از جا برخاستم و با خوشحالی به طرف او رفتم و به او سلام کردم. در پاسخ فرمود: «علیکم السلام و رحمةالله و برکاته». به هم که رسیدیم روبوسی کرده، من صورت او را بوسیدم. شمایل او در اوج زیبایی و جذّابیّت بود، و چشم و ابرو و صورت بسیار زیبا و نورانی داشتند. پس از سلام و روبوسی به زبان عربی فرمودند: «ضیّعتم الطریق؛ راه را گم کرده‌اید؟»

گفتم: بله.

 

فرمودند: من آمده‌ام که راه را به شما نشان دهم.

عرض کردم: خیلی ممنون.

 

بعد فرمودند: از این راه مستقیم بروید و از میان آن دو کوه بگذرید، به دو کوه دیگر می‌رسید، از میان آن‌ها هم بگذرید، جادّه برای شما نمایان می‌شود بعد طرف چپ را بگیرید تا به جریه برسید.

 

آقا پس از نشان دادن راه فرمودند: « النذور الّذی نذرتم لیس بصحیح؛ نذرهایی که کرده‌اید، صحیح نیست».

 

عرض کردم: چرا، آقای من؟

فرمودند: «نذر شما مرجوح است، اگر همة دارایی خود را در راه خدا انفاق کنید چگونه به عراق می‌روید؟ در حالی که شما چهل روز در عراق می‌باشید و به زیارت امام حسین(ع) و امیرمؤمنان(ع) و سایر امامان(ع) مشرّف می‌شوید، اگر آن چه راه همراه دارید، در راه خدا انفاق کنید، در مسیر، بدون خرجی می‌مانید و مجبور به تکدّی و گدایی می‌شوید و تکدّی هم حرام است. آن‌چه را از مال و دارایی به همراه دارید، الان قیمت کرده و بنویسید و وقتی به وطن خودتان رسیدید به اندازة آن در راه خدا انفاق کنید، اکنون عمل به نذرتان مرجوح است

سپس فرمود: «رفقایت را صدا کن و فوراً سوار شوید، الان که به راه بیفتید اوّل مغرب در جریه هستید

 

دوستان ما هنوز در حال گریه و انابه و توسّل و تضرّع بودند و ما را نمی‌دیدند، اما ما آنان را می‌دیدیم. وقتی آن‌ها را صدا کردم، با دیدن ما یک‌باره از جا برخاستیم و با خوشحالی به طرف ما آمدند. یکی یکی سلام کرده، دست آقا را بوسیدند. آن‌گاه حضرت فرمودند: «سوار شوید و از همین راه بروید».

 

به دوستان گفتم: «آقا راه را به من نشان دادند، سوار شوید تا برویم».

یکی از حاجیان به نام «حاج محمّد شاه حسینی» به من گفت: «حاج آقا! اگر راه بیفتیم ممکن است ماشین دوباره در شن‌ها فرو رود یا این که مجدّداً راه را گم کنیم. بیایید پول‌های نذر شده را همین الان به این مرد عرب به مقداری که می‌خواهد بدهیم، تا زحمت کشیده تا رسیدن به مقصد ما را همراهی کند».

 

آقا وقتی سخن حاجی مذکور را شنیدند، فرمودند: «[شیخ اسماعیل] جلوی من به همة آن‌ها بگو که نذر آن‌ها صحیح نیست». من هم به حاج محمّد و سایر حجّاج گفتم: «آقا می‌فرمایند نذر شما مرجوح است و صحیح نمی‌باشد، اگر همة دارایی و اموال‌تان را الان در راه خدا بدهید با کدام پول می‌خواهید به عراق بروید و از آن‌جا به ایران برگردید؟ در عراق مجبور به تکدّی و گدایی می‌شوید و گدایی هم حرام است».

 

آن آقا همچنین فرمودند: «من می‌دانم پولی که همراه دارید برای شما در سفر کافی است وگرنه خودم به شما پول می‌دادم».

ما دیدیدم نمی‌توانیم آقا را با پرداخت پول با خود همراه کنیم، یک‌باره به قلبم الهام شد که آقا اهل حجاز هستند و اهل حجاز در سوگند به قرآن و احترام به آن خیلی عقیده‌مند می‌باشند به همین خاطر قرآن کوچکی که در جیب بغلم بود بیرون آورده و ایشان را به قرآن سوگند دادم.

 

آقا فرمودند: «چرا به قرآن قسم می‌خوری؟ به قرآن قسم نخور! باشد حالا که مرا به قرآن قسم دادی می‌آیم».

سپس فرمودند: «علی اصغر مقصّر است (که باعث گم شدن شما شد)، اکنون محمود رانندگی کند من هم وسط (صندلی کنار راننده) می‌نشینم و شما (شیخ اسماعیل) هم کنار من بنشین به رفقا هم بگو زودتر سوار شوند

 

به محمودآقا گفتم: تورانندگی کن. آقا شترهایشان را همان جا خوابانیدند و خودشان کنار راننده نشستند و من هم کنار ایشان نشستم.

 

 

حاج محمود پشت فرمان نشست آقا به من فرمودند: «بگو ماشین را روشن کند». در این حال هیچ یک از مسافران و راننده‌‌ها به نداشتن بنزین و آب توجّهی نداشتند. حاج محمود استارت زد، ماشین روشن شد و به راه افتاد. در این لحظه دیدم آقا، انگشت سبابه‌اشان را حرکت دادند امّا من از رمز و راز آن آگاه نبودم.

 

ماشین بدون این‌که در شن‌ها فرو رود، به سرعت راه خود را می‌پیمود. وقتی از میان آن دو کوه گذشتیم همان‌طور که آقا فرموده بودند دو کوه دیگر ظاهر شد. آقا فرمودند: «بگو از میان این دو کوه حرکت کند». من به حاج محمود آقا گفتم: از وسط دو کوه حرکت کن.

 

آقا با این که اصلاً فارسی سخن نگفتند و تنها با من به عربی صحبت می‌کردند اما نام من و سایر زوّار و حجّاج و راننده‌ها را می‌دانستند و همه را به اسم، نام می‌بردند و سخنان فارسی ما را متوجّه شده، پاسخ می‌گفتند.

 

وقتی به وسط دو کوه رسیدیم، حضرت به آسمان نگاهی کرده، فرمودند: «الآن اوّل ظهر است. به راننده بگو بایستد. همه پایین بیایید و نماز خود را بخوانید. من هم نماز خود را بخوانم، بعد از نماز رفقا بعد از نماز سوار شده و ناهار را هم در ماشین بخورند تا اول مغرب ان‌شاءالله به جریه برسیم».

 

من سخنان آقا را به حاج محمود گفتم، ایشان هم ماشین را نگه داشت. وقتی دوستان پیاده شدند آقا فرمودند: «آب که ندارید؟» عرض کردم: خیر، آبی نداریم. حضرت در این هنگام درختچة خاری را که به ضخامت یک عصا بود به من نشان دادند و فرمودند: «آن درخت را که می‌بینی، کنار آن چاهی است. بروید، آب بنوشید، وضو بگیرید و نماز بخوانید، مشک‌ها را هم پُر کرده، ماشین‌تان را هم آب کنید. من همین‌جا نماز می‌خوانم، من وضو دارم

 

وقتی به آن درختچه رسیدیم، چاهی دیدیم که آبی زلال و گوارا داشت و حدود یک وجب یا کمی بیشتر از سطح زمین پایین‌تر بود. به راحتی دستمان به آب می‌رسید و می‌توانستیم از آن آب نوشیده و وضو بگیریم.

 

خلاصه بعد از انجام کارها و خواندن نماز، آقا هم که نمازشان به پایان رسیده بود، تشریف آوردند و فرمودند: «همه ناهارشان را داخل ماشین بخورند» بعد از این که ماشین به راه افتاد، من مقداری آجیل و خوراکی برداشته، به حضرت تعارف کردم اما ایشان چیزی برنداشتند و فرمودند: «نمی‌خواهم». مقداری نان که خودم در «شاهرود» از گندم خوب و تمیز درست کرده بودم، به ایشان تعارف کردم که حضرت مقداری برداشتند اما ندیدم که بخورند.

 

آن‌گاه حضرت از بعضی از شهرهای ایران مانند همدان، کرمانشاه، مشهد تعریف کردند و از بعضی از علما مانند «ملاّ علی همدانی» تمجید نمودند. و دربارة حضرت «آیت‌الله وحید خراسانی» ـ حفظه الله ـ که در آن زمان به شیخ حسین خراسانی معروف بودند، توجهی نموده، فرمودند: «برکات و عنایات ما به ایشان می‌رسد». آن‌گاه مقداری هم به من امیدواری داده، فرمودند: «شما ان‌شاءالله وضعتان خوب است و خوب خواهد شد». و درباره ناراحتی‌هایی که داشتم، دلداری دادند، بحمدالله، آن گرفتاری‌ها برطرف شد.

 

در طیّ مسیر دربارة بعضی از علما، صحبت‌هایی به میان آمد ـ آقا از بعضی از مراجع مثل «آیت‌الله سیّد ابوالحسن اصفهانی» و دیگر آقایان تعریف و تمجید کردند.

 

ایران از برکات اهل بیت برخوردار است

حضرت در پاسخ بعضی از مسائلی که خدمتشان عرض می‌کردم، می‌فرمودند: «همة این‌ها از برکات ما اهل بیت است». در این حین عرضه داشتم: «در جاده‌های ایران، چند فرسخ به چند فرسخ، قهوه‌خانه، آب، روشنایی و میوه است. اما این‌جا هیچ چیز نیست».

حضرت فرمودند: «در همه جای ایران، نعمت وافر و فراوان است و همة آن‌ها از برکات ما اهل بیت است» و من غافل از همه جا و همه چیز، اصلاً متوجّه مقصود آن حضرت نبودم. ماشین همچنان راه خود را با قدرت می‌پیمود تا این‌که اول مغرب ـ همان ‌طور که آقا فرموده بودند ـ به جریه در مرز میان عراق و عربستان رسیدیم.

 

در این هنگام آقا فرمودند: «من دیگر می‌روم. از این جا به بعد راه را به تنهایی نروید. امشب را در جریه بمانید، فردا یک قافلة صدتایی از مکّه می‌آید، شما با آن قافله همراه شوید

 

عرض کردم: چشم! امشب همین جا می‌مانیم. شما هم نزد ما بمانید و میهمان ما باشید.

حضرت فرمودند: «شیخ اسماعیل! من کار زیادی دارم، تو مرا به قرآن قسم دادی، من هم اجابت کردم. من باید بروم و شما را به خدا می‌سپارم و دوباره تکرار می‌کنم. آن نذری که کردید، صحیح نیست. شما مراقب باشید که این‌ها دارایی‌شان را به کسی نبخشند همان‌طور که قبلاً گفتم اموالتان را حساب کنید و بنویسید، بعد در وطن خودتان به اندازة آن انفاق کنید».

 

ما حدود سه ساعت به ظهر مانده همراه آقا سوار ماشین شدیم و تا مغرب خدمت ایشان بودیم. امام عصر(ع) پیوسته مشغول ذکر بودند اما من متوجه نبودم که چه ذکری را می‌گویند. شالی به کمرشان بسته بودند و به هیئت اعراب حجاز شمشیری بزرگ در طرف راست و شمشیر کوچکی در طرف چپ خود آویخته بودند و چیزی مانند یشناق (نوعی سرپوش) که عرب‌ها بر سرشان می‌اندازند، به سر مبارک انداخته بودند اما پیشانی نورانی و ابروهای کمند و چشمان جذّاب‌شان کاملاً دیده می‌شود و خیلی خوش‌اخلاق بودند. در این هنگام من برای انجام کاری از ایشان اجازه خواستم. ایشان چند قدمی همراهی کردند و همین طور که مشغول صحبت بودم دیگر آقا را ندیدم، تازه فهمیدم که چه بر سرمان آمده است.

 

رفقا را صدا زدم؛ حاج عبدالله! حاج محمد! کور باطن‌ها! از صبح تا حالا حدمت آقا بودیم اما او را نشناختیم با گفتن این سخن و فهمیدن موضوع همه شروع به گریه کردند. صدای گریة حجّاج بلند شد. بر اثر گریه زیاد و سر و صدا، چند تا از شُرطه‌ها و پلیس‌ها با عجله در خیمه‌ای که برپا کرده‌ بودیم آمدند و گفتند: «کی مرده؟» آنان خیال می‌کردند کسی از گروه ما مُرده است و ما برای او گریه و زاری می‌کنیم.

من گفتم: «کسی نمرده، ما راه را گم کرده بودیم، حالا که راه را پیدا کرده‌ایم، گریه می‌کنیم». یکی از آنان گفت: «خدا را شکر کنید که راه را پیدا کردید، این که گریه ندارد». در این حال که ما با شُرطه‌ها مشغول صحبت بودیم، صدای اذان بلند شد و مغرب شده بود. به راننده‌ها گفتم: «اسم شما را از کجا می‌دانست؟ اصغرآقا اسم تو را از کجا می‌دانست که فرمود: «اصغر آقا مقصّر است» اصغرآقا بنا کرد به سر زدن و گریه کردن و گفت: راست گفتید. تقصیر من بود، من سبب گم شدن شما شدم. گفتم: الحمدلله، عاقبتش بخیر شد، تو ما را گم کردی، اما الحمدلله به نعمت ملاقات مولایمان رسیدیم.2

 

نکته‌های ناب

تشرّف کم نظیر آیت‌الله نمازی شاهرودی در بردارندة لطایف و دقایقی است که به اندازة بضاعت این قلم به برخی از آن برداشت‌‌ها و نکات اشارتی هر چند کوتاه می‌رود و درک و دریافت حقایق پنهان دیگربه خوانندة فهیم و فرزانة موعود واگذار می‌شود. ضمناً برخی از این نکته‌ها در ذیل این تشرف توسط گردآورنده خاطرنشان شده است:

 

1. احترام قلبی و قالبی فراوانی که انسان‌ها ـ و حتی سایر پدیده‌ها ـ در برابر معصومین(ع) دارند خود از آیات و معجزات است. چنان‌چه در این تشرّف آمده: «وقتی که آن‌ها را صدا کردم با دیدن ما، یک‌باره از جا برخاسته، با خوشحالی به طرف ما آمدند و یکی یکی سلام کردند و دستِ آقا را بوسیدند».

 

2. معصومین به همة زبان‌ها و لغات آشنایی دارند.

 

3. یکی از معجزات امام عصر(ع) که در این تشرّف آشکار شده جوشش چشمه‌ای آب گوارا و زلال در آن بیابان برهوت است. افراد آگاه می‌دانند برای رسیدن به آب در آن منطقه حداقل باید صد تا دویست متر حفّاری شود.

 

4. در این تشرّف ـ چنان که آمد ـ امام زمان(ع) «جمع میان صلاتین» می‌کنند یعنی نماز ظهر و عصر خود را در اول ظهر خواندند، همین کاری که شیعیان ما در مساجد و خانه‌ها انجام می‌دهند.

 

5. یکی دیگر از آیاتی که از ایشان در این تشّرف به ظهور رسیده حرکت ماشین حجّاج بدون سوخت و بنزین است؛ مطلبی که در آن حال، حتی راننده‌ها نیز از آن غافل بودند.

 

6. آن وجود بزرگوار با همة کارها و مأموریت‌هایی که داشتند اما به خاطر سوگند دادن ایشان به قرآن، با زائران و حاجیان همراهی کردند اما از سوگند به قرآن نهی کردند و فرمودند: «به قرآن سوگند نخور! چرا به قرآن قسم می‌خوری؟ من کار زیادی دارم، تو مرا به قرآن قسم دادی و من تو را اجابت کردم. من باید بروم و شما را به خدا می‌سپارم

 

7. حضرت دائم الذکر بودند و پیوسته نام خدا بر زبان‌شان جاری بود.

 

8. حضرت به آقای نمازی، بشارت رفع گرفتاری‌ها دادند و مشکلات ایشان مرتفع گردید «شما ان‌شاءالله وضعتان خوب است و خوب خواهد شد».

 

9. امام مهربان ما از سر بزرگواری و محبّت به شیعیان خود می‌فرماید: «من می‌دانم پولی که همراه دارید، برای شما کافی است و به پول بیشتری نیاز ندارید و الاّ من به شما پول می‌دادم».

 

10. حضرت دربارة نعمت‌های فراوان این سرزمین ولایت‌مدار و دوستدار خاندان پیامبر ـ ایران عزیزـ می‌فرماید: تمامی این نعمت‌ها از ناحیة امامان معصوم(ع) است .

 

11. حضرت بقیةالله(ع)، چندین مرتبه اشکال شرعیِ نذر حاجیان را یادآور می‌شود و می‌فرماید: « این نذر به این ترتیب صحیح نیست».

12. حاجیان آن فریادرس گرفتاران را با نام «یا فارس الحجاز و یا أباصالح» می‌خوانند که پایان بخش مطلب را ختمی با این نام‌های مبارک قرار داده، مطلب را به پایان می‌بریم:

 

هر مؤمنی که در بلای سختی گرفتار شده باشد و یا در امور دینی و دنیوی برای او مشکلی پیش آمده باشد، اگر به صحرا رفته و این کلمات را هفتاد مرتبه بگوید. حضرتش او را دریافته و به فریاد او می‌رسد، ان‌شاءالله؛

یا فارسَ الحجاز أدرکنی، یا اباصالح المهدی أدرکنی،یا اباالقاسم أدرکنی و لا تَدَعْنی،فَانّی عاجزٌ ذلیلٌ

عبدالحسین ترکی (شهرکرد)اباصالح المهدی

 

 

پی‌نوشت‌ها:

1. باقی اصفهانی، محمدرضا، مجالس حضرت مهدی(ع)، ص 308.

2. همان، صص 324-308اباصالح المهدی.

3. شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ج 2، صص 554-553، باب 55.

4. کلینی، اصول کافی، باب الحجّة، ج 1، ص 614، ح اباصالح المهدی747.

5. در این باره ر.ک: مجتهدی سیستانی، سید مرتضی، صحیفة مهدیه.اباصالح المهدی

ماهنامه موعود شماره

منبع: سایت باشگاه خبرنگاران جوان

....................................................................................

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

یا امام زمان ادرکنی،همه ی ما راه را گم کرده ایم به فریادمان برس.

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

 

 

 



:: برچسب‌ها: امام زمان(عج), رفع گرفتاری, ضیّعتم الطریق؛ راه را گم کرده‌اید؟»,
نوشته شده توسط ارحمی خواجه در چهار شنبه 18 فروردين 1395

از خودتان مراقبت کنید .

مبادا فراموش کنید که زمین از لمس پاهای برهنه ی شما به وجد می آید و باد مشتاق بازی با موهای شماست.

خلیل جبران

سریع ترین راه برای رسیدن به طبیعت خوب خویشتن این است که از خودتان مراقبت کنید . بدون توجه ادامه دار به شادی ها و امیال خود ، زندگی تیره و تار به نظر می رسد. وقتی از آخرین ذره انرژی خود برای زندگی کردن و باقی ماندن استفاده می کنید ، نیروییباقی نمی ماند که صرف یک رابطه ی صمیمانه ، که طبیعتا تلاش و جدیت شما را می طلبد ، بکنید.همیشه ابتدا از خودتان مراقبت کنید.وقتی زنی از عادات ناراحت کننده شوهرش ناراحت است ، بی توجهی به خود تقریبا همیشه علت اصلی گرفتاری است .درست در لحظه ای که از خواب محروم می شوید ، گرسنه می شوید، کلافه می شوید یا تحت تاثیر استرس شدید قرار می گیرید ،به هیچ کس و از جمله به خودتان لطف نمی کنید. وقتی بیش از حد توانالیی خود فعالیت می کنید ،وقتی بیش از حد گرفته و خسته می شوید واسپردن امری غیرممکن می شود.واسپردن یعنی آن که متعهد می شوید مهربان و فهیم باشید که لازمه ی آنه صبر و تمرکز است. با مشوش شدن این توانمندی را از دست می دهید.هر چه بیشتر استراحت کنید ، هر چه بیشتر به خود برسید ، هر چه بهتر تغذیه شوید، هرچه بیشتر تفریح کنید، در کار واسپردن موفق تر عمل می نمایید.

منبع:

زن واسپرده

نوشته ی لورا دویل

...........................................

 



:: برچسب‌ها: توجه ادامه دار به شادی , لورا دویل , زن واسپرده, خلیل جبران,
نوشته شده توسط ارحمی خواجه در سه شنبه 17 فروردين 1395

طبیعت غذاها و عملکرد جنسی انسان

مقدمه

عوامل تغذیه ای می توانند بر عملکرد جنسی تاثیر بگذارند به طوریکه اختلال در میل جنسی در یک فرد نرمال ممکن است به دلیل عادات نامناسب تغذیه ای فرد باشد ..
ابوعلی سینا سید اسماعیل جرجانی و دیگر پزشکان بزرگ ایرانی معتقد بودند بسیاری از غذاها می توانند علاوه بر نقش تغذیه ای در بدن مانند دارو نیز عمل کنند آن ها در هنگام درمان بیماران این مسئله را مد نظر داشتند که غذاها می توانند اعمال فیزیولوژیک سیستم های مختلفی همچون گردش خون و تونوسیته عروقی ، کبد و مجاری صفراوی ، کلیه ، گوارش ، تنفس ، تولید مثل ، سیستم اعصاب و نیز سیستم عضلانی و را تحت تاثیر خود قرار دهند از آن چه بزرگان طب گفته اند این گونه بر می آید که پاسخ به غذا در هر فرد با دیگری متفاوت است از این دیدگاه دلیل این تفاوت ها این است که « طبیعت » یا مزاج افراد با یکدیگر فرق می کند با توجه به اهمیت مواد غذایی در حفظ سلامت جسمی و روحی انسان و نیز تاثیر مستقیم آن ها در رشد و تکامل بشر در این مطالعه اثر مواد غذایی مختلف بر فعالیت جنسی انسان از دیدگاه طب سنتی ایران بررسی شده است .در این تحقیق اثر تمام مواد غذایی ( 120 نوع ) مورد استفاده در کشور بر عملکرد جنسی با تحقیق کامل در مراجع معتبر پزشکی طب ایران شامل کتاب های قانون ابن سینا مخزن الادویه و ذخیره خوارزمشاهی مورد بررسی قرار گرفته است .

اثر غذاها بر میل جنسی
مواد غذایی غالباً در صورت استفاده زیاد یا مکرر می توانند باعث افزایش یا کاهش میل یا توان جنسی بشوند

افزایش دهنده میل جنسی

بسیاری از مواد غذایی 65 مورد مانند زرد آلو ، پیاز ، بادمجان ، برنج و تخم مرغ اثر افزایش دهنده میل جنسی داشته اند مواد غذایی از جمله انبه ، انجیر ، توت سفید ، خربزه ، خرما ، زردآلو ، زیتون ، گلابی ، موز ، نارگیل ، هلو ، بادمجان ، بامیه ، پیاز ، ترب ، سیب زمینی ترشی ، سیر ، شلغم ، قارچ ،کرفس ، کنگر فرنگی ، مرزه ، موسیر ، نعناع ، هویج ، چای ، خردل ، زعفران ، زنجبیل ، انواع فلفل، خاکشیر ، سیاه دانه ، لوبیا ، نخود ، برنج ، گندم ، شیر ، ماست ، کنجد ، بادام ، پسته ، فندق ، گردو ، تخم مرغ ، گوشت ، ماهی اثر افزایش دهنده بر میل جنسی دارند .

کاهش دهنده میل جنسی

بر عکس16 مورد ماده غذایی   اثر تضعیف کننده داشته اند.

مواد غذایی از جمله سرکه انگور ، هندوانه ، ریواس ، شوید ، طرخون ، کاهو ، گشنیز ، انواع زیره ، قهوه ، شاهدانه ، عدس و ماش ، میل جنسی را کاهش می دهند

بدون تاثیر یا اثری متفاوت

انار و خرفه می توانند اثرات متفاوتی داتشه باشند .

 برای برخی مواد غذایی تاکنون اثری ذکر نشده است از جمله بالنگ ، انگور ، پرتقال ، پپونه ، باقلا ، جعفری ، خرمالو ، خیار ، ریحان ، زالزالک ، زرشک ، کدو ، کیوی ، گریپ فروت ، گوجه فرنگی ، انواع لیمو ، سماق ، کاکائو ، سیب زمینی ، بادام زمینی ، جو ، ذرت ، گوشت قرمز و گوشت های مرغ .

ارتباط طبیعت یا مزاج غذاها با اثر آن ها بر میل جنسی
بیشتر مواد غذایی ولی نه همه آن ها که اثر تقویت کننده بر میل جنسی دارند دارای طبعی گرم هستند (69 درصد ) غذاهای تضعیف کننده میل جنسی در 60 درصد موارد طبعی سرد داشته اند .

 



:: برچسب‌ها: طبیعت غذاها , عملکرد جنسی انسان , ,
نوشته شده توسط ارحمی خواجه در دو شنبه 16 فروردين 1395

خوشبختی ات را به فردا موکول نکن

.... خوشبخت باشی

اگر بچه داری باید مادر خوشبختی باشی...

اگر ازدواج کردی باید همسر خوشبختی باشی ...اگر...

باید خوشبخت باشی...خوشبختی ات را به فردا موکول نکن....

همین امروز ....همیمن حالا خوشبخت باش ...لذت ببر...

عمیقتر نفس بکش ...و با تمام وجود بگو که: خوشبختم ...من خوشبختم..

همین امروز ....همیمن حالا خوشبخت باش ...

نگو اگر ازدواج کنم خوشبخت خواهم شد....

نگو اگر کنکور قبول شم ،آن وقت خوشبختم....اگر ها را بریز دور ....

تو الان خوشبخت ترین هستی....همین لحظه ،لحظه ی خوشبختی توست...فقط بخواه ...

هرچه که در دست ات است را محکم تر بگیر ....

ازش لذت ببر ...

ازش لذت ببر ...هرچه که باشد سنجاق سری از کودکی....

لباس کهنه ای از عروسکهای کودکی ....هرچه باشد محکمتر بگیرش ...هر چه که بی ارزش هم باشد بوی خوش محبت دوست می دهد ...

با بوی او با ارزشترین است...

آری خدا ،رفیق زندگی ات، در این لحظه ، این را برات خواسته....لذت ببر از هدیه اش....لذت ببر از وجودش...

قدردانش باش ...تو بهترین خدا را داری .... خوشبخت باش...خوشبختی ات را به خدا و همه ...وهمه و خدا ، هدیه بده .....

----------------------شکرت خدا ....همیشه با من باش!-----------------------------

 

05/01/1395

 

 



:: برچسب‌ها: خوشبختی ات را به فردا موکول نکن,
نوشته شده توسط ارحمی خواجه در شنبه 14 فروردين 1395

پر انرژی باشید

1.          غلات سبوس دارمصرف کنید: حتی بدون افزودن شکر هم حاوی انرژی بالایی هستند و جزو مواد غذایی مهم در فهرست صبحانه محسوب می شوند.

2.       آب بنوشید :برای حفظ انرژی بدن به نوشیدن آب توصیه می شود. اگر در روز بویژه در هوای گرم 10 تا 15 فنجان آب بنوشید، می توانید آبی را که از دست می دهید به خوبی تامین کنید .سعی کنید طبق عادت همیشه لیوان پر از آب روی میزتان باشد.

3.      استراحت به موقع   کنید:   خود را آرام کنید، مدیتیشن کنید؛ در این صورت فرصت آن را پیدا می کنید که درست از انرژی خود برداشت کنید. مطمئن شوید که در شبانه روز کمتر از هفت ساعت نخوابید.

4.       چرت بزنید: چرت 15 تا 20 دقیقه نیمروز را فراموش نکنید.

5.       حرکات کششی انجام دهید: باید در روز دو نوبت 10 دقیقه ای حرکات کششی انجام دهید. این کار جریان خود را در بدن بهبود می بخشد. تمام این اقدامات مدیریت ذخیره انرژی نامیده می شوند که در حفظ انرژی بدن بسیار حائز اهمیت هستند.

6.       گلوسیدها در برنامه‌ی غذایی‌تان حضور مداوم داشته باشند : اگر در طول روز زیاد احساس خستگی می‌کنید یکی از دلایلش این می‌تواند باشد که شما رژیم بدون گلوسید گرفته‌اید. یعنی اینکه کربوهیدرات را از برنامه‌ی غذایی خود حذف کرده‌اید. یک چنین رژیمی شما را بی انرژی می‌کند. باید بدانید که مغز انسان با پروتئین کار نمی‌کند بلکه با گلوسیدها امورات خود را می‌گذراند.بدن ما گلوسیدهایی که مصرف می‌کنیم را به گلوکز تبدیل می‌کند و این گلوکزها منبع انرژی بدن مان هستند. عدم مصرف گلوسیدها باعث می‌شود که انرژی لازم را برای فعالیت‌های روزانه نداشته باشید. توصیه می‌کنیم گلوسیدهای پیچیده مثل نان سبوس دار، حبوبات و سبزیجات نشاسته‌ای را به برنامه‌ی غذایی‌تان اضافه کنید.

7.      صبحانه ‌بخورید :به خاطر اینکه بدن ما از شب تا صبح گرسنه بوده و ذخیره‌ی انرژی‌اش دیگر تمام شده است. صبح که می‌شود بدن به کسب انرژی نیاز دارد. اگر صبحانه نخورید نمی‌تواند این انرژی را دریافت کند و برای همین طبیعی است که بقیه‌ی روز را بی حال و بی انرژی باشید. توصیه می‌کنیم که صبحتان را با یک صبحانه‌ی سالم شروع کنید. صبحانه‌ی سالم حاوی گلوسیدهای سالم، پروتئین، میوه و سبزیجات است.

8.       در هر وعده‌ی غذایی یا میان وعده‌تان   پروتئین‌ها، دانه ها، میوه و سبزیجات فراموش نشود. مخصوصا موز،هویچ،سیبزمینی و هندوانه
بدن ما نیاز دارد که هر سه تا پنج ساعت چیزی بخورد تا انرژی‌اش را تأمین کند.برای پیشگیری از این مسئله توصیه می‌کنیم که هر وعده‌ی غذایی یا میان وعده‌تان حاوی
پروتئین‌ها، دانه ها، میوه و سبزیجات باشد.

9.       هله هوله نخورید

10.     با این که هله‌هوله‌ها برای مدتی شما را سیر می‌کنند اما باید بدانید که تغذیه‌ی نامناسبی در پیش گرفته‌اید. برای اینکه روزتان را با انرژی پشت سر بگذارید باید در بین روز میان وعده‌ای حاوی پروتئین‌ها و گلوسیدها میل کنید. یک عدد سیب یا یک مشت بادام، ماست با میوه، سبزیجات با هوموس میان وعده های خوبی محسوب می شوند.

11.     غذا را سروقت و با آرامش میل ‌کنید :خیلی از مردم صبحانه را ظهر می‌خورند و شام را دیر وقت. این باعث می‌شود که بانشاط و شاداب نباشید. زمانی که احساس خستگی می‌کنید معنی‌اش این است که مغزتان هیدرات کربن می‌خواهد تا انرژی‌تان را بالا ببرد. اگر جز افرادی هستید که گلوسیدهای ساده مثل کیک و کلوچه و یا نوشیدنی‌های گازدار می‌خورید باید انتظار داشته باشید که ناگهان انرژی‌تان از دست برود و احساس ضعف بکنید. هیدارت‌های کربن خیلی سریع وارد سیستم بدن می‌شوند و به مدت یک ساعت احساس سیری ایجاد می‌کنند.

12.    همیشه شاد باشید و خنده رو : احساس شادی و لبخند زدن به خودی خود باعث افزایش انرژی می شود.

13.    خوشبین باشید:خوشبینی باعث جذب اتفاقات مثبت و افزایش احساس رضایت و افزایش انرژی مثبت در فرد می شود.

 



:: برچسب‌ها: پرانرژی, شاد, سالم,
نوشته شده توسط ارحمی خواجه در چهار شنبه 11 فروردين 1395

منصفانه ترین پاداش

بهترین خود شدن، منصفانه ترین پاداش هاست.

سیلیوس ایتالی کوس

 



:: برچسب‌ها: منصفانه ترین پاداش ,
نوشته شده توسط ارحمی خواجه در سه شنبه 10 فروردين 1395

معجزه اتفاق می افتد...

وقتی برای کسی خوبی می خواهی ،بدون هیچ چشمداشتی...

معجزه اتفاق می افتد...

عجیب همه چیز روبه راه می شود...

همه دنیا و کائنات در تلاش اند تا به تونفع برسانند...آه چقدر بعضی نکات ساده ولی در عین حال کلیدی اند....

آری بدون انتظار از دیگران زندگی کردن عین خوشبختی است...

ارحمی

 



:: برچسب‌ها: معجزه اتفاق می افتد, , , خدا,
نوشته شده توسط ارحمی خواجه در یک شنبه 8 فروردين 1395

onhdh..

خدایا خودمو از شر نفس سرکشم به تو می سپارم امانت دار خوبی هستی ازم خوب مواظبت کن.

......

خدایا از اینکه نفسی می کشم و لقمه نانی بدست می آورم و تو هستی شکر

خدایا از اینکه تو هستی شکر

....

 



:: برچسب‌ها: خدا,
نوشته شده توسط ارحمی خواجه در شنبه 7 فروردين 1395

بعد از چندسال ،مهم‌ترین مشکل زوج‌ها؛ عدم کشش جنسی است

اگر صرفا به فکر ازدواج با یک آدم خوب هستید، این را بدانید که توجه به موقعیت اجتماعی، سطح فرهنگی و اقتصادی خانواده و... یک فاکتور بیرونی است؛ در صورتی که لازمه ایجاد کشش و جذابیت جنسی بین دو نفر قطعا یک فاکتور درونی است که از نظر متخصصان علم رفتارهای جنسی توجه به آن برای تداوم ازدواج بسیار مهم است.

 
اما فقدان کشش جنسی بین دو نفر چیست و چرا به وجود می‌آید؟ دکتر عفت‌السادات مرقاتی خویی، دکترای تخصصی سکسولوژی می‌گوید حتی بعد از مرحله ازدواج خیلی از زن و شوهرها با وجود جذابیتی که برای هم دارند جهت احیای رابطه تلاش نمی‌کنند. خیلی از زوج‌ها فکر می‌کنند عشق یک بار بین آنها اتفاق افتاده و همیشه با همان کیفیت باقی خواهد ماند؛ در صورتی که برای تداوم یک رابطه جنسی باید از آن مراقبت کرد.

بعد از چندسال ،مهم‌ترین مشکل زوج‌ها؛ عدم کشش جنسی است

زن و شوهرهایی هستند که از لحاظ اجتماعی، تناسب و سنخیت مسئله‌ای جدی با هم ندارند‌ اما وقتی به مراکز مشاوره و درمانی مراجعه می‌کنند می‌گویند مشکل اصلی‌شان عدم تناسب جنسی است.

می‌گویند از نظر جنسی نمی‌توانیم نیازهای هم را برآورده کنیم و از اینکه در کنار هم هستیم،  احساس رضایت نمی‌کنیم. این را به یاد داشته باشید که در چنین مسائلی بحث بد یا خوب بودن انسان‌ها مطرح نیست بلکه موضوع کشش جنسی بین دو نفر است که حاصل روابط عاشقانه بین زوج است؛ اینکه یکی از طرفین از نظر جنسی جذب همسرش نمی‌شود و طبیعتا دیگری از اینکه مورد درخواست جنسی همسرش نیست یا توسط او دفع می‌شود،  ناراضی و ناراحت است. تعداد روزافزون مراجعه‌کننده نشان‌دهنده این مسئله است که اکثر افراد به شکلی درگیر این مشکلات هستند و به دنبال راه‌حل درمانی می‌گردند.

در انتخاب همسر فقط به فاکتورهای بیرونی توجه نکنید

به نظر شما فقدان کشش جنسی بین دو نفر چیست و چرا به وجود می‌آید؟ در این زمینه باید به دو مسئله توجه کنیم: اول انتخاب شریک زندگی که ممکن است مطلوبیت جنسی نداشته باشد. شاید هر دو نفر انسان‌های خوبی باشند اما در انتخاب دچار اشتباه شده‌اند، آنها به دلایل و اهداف متعدد بیرونی همدیگر را انتخاب کرده‌اند مانند تناسب اقتصادی، تحصیلاتی، ظاهر و... که همگی فاکتورهای مهم بیرونی هستند ولی آنچه لازمه ایجاد کشش و جذابیت جنسی بین دو نفر است،  قطعا یک فاکتور درونی است که نظریه‌پردازان و متخصصان علم رفتارهای جنسی آن را به رمانس تعبیر می‌کنند یا به عبارت دیگر کشش، عشق و علاقه درونی است که بین دو نفر ایجاد می‌شود.

اشتیاق اولیه را فراموش کنید!

این را بدانید که شور و اشتیاقی که در ابتدای رابطه به وجود می‌آید قرار نیست در ادامه هم به همان شکل باقی بماند اما اگر به این رابطه رسیدگی نشود، نارضایتی به وجود خواهد آمد. اتفاقا گفت‌وگوی زن و شوهر نشان‌دهنده صمیمت بین آنهاست. مستقیم و با احترام به همسرتان بگویید: «جمله‌ای که گفتی مرا ناراحت کرد.» طرف مقابل هم باید از این فرصت استفاده کند و به جای بی‌توجهی به احساس همسرش بیان کند: «منظورم از گفتن آن جمله چیز دیگری بود و واقعا نمی‌خواستم ناراحتت کنم.» ضمن اینکه باید دقیق منظورش را هم بیان کند.

آیا این کشش و هیجان دائمی است؟!

در زمان انتخاب همسر یا شریک زندگی باید خیلی به این مهم توجه شود که آیا «نیاز جنسی» خود فرد است که این کشش را ایجاد می‌کند یا این یک کشش دوطرفه به دور از هیجانات جنسی است؟ طبیعی است اگر کشش به طرف همسر تنها برای رفع نیاز جنسی خود فرد باشد، می‌تواند باعث سوءتفاهم و اختلال در شناخت جنسی و انتخاب طرف مقابل باشد و به‌راحتی این کشش و جذابیت اولیه به حساب این گذاشته شود که این فرد همانی است که «می‌خواهم و همواره محرک عاطفی، هیجانی و جنسی من خواهد بود» و این آغاز یک اشتباه است چون عمر این هیجان و کشش خیلی زیاد نخواهد بود!

از عشق‌تان مراقبت کنید!

گاهی زن و شوهر برای هم جذاب هستند اما برای احیای این کشش و جذابیت و تقویت آن کار زیادی نمی‌کنند و عشقی که بین‌شان ایجاد شده بود را به حال خود رها می‌کنند، با هم حرف نمی‌زنند و به فاکتورهای تخریب‌کننده رابطه جنسی بی‌توجه هستند. خیلی از زوج‌ها این تصور را دارند که عشق برای یک‌بار برای آنها اتفاق افتاد و همواره به همان اندازه و کیفیتی که هست باقی خواهد ماند؛ در حالی که عشق و علاقه بین زوج‌ها خمیرمایه کشش جنسی و تداوم روابط جنسی بین آنهاست و نمی‌توان آن را بدون مراقبت، احیا و تقویت رها کرد.

در قدم اول نیازهای جنسی خودتان را بشناسید

زن و شوهرها اغلب هیچ مراقبتی از این رابطه پویا نمی‌کنند. در نتیجه وقتی که رابطه دچار مشکلات عمیق جنسی شد به فکر کمک گرفتن می‌افتند و می‌پرسند که چطور می‌توان  تمام این گرد و غبار را از رابطه جنسی‌مان بزداییم؟ در حالی که همیشه در مشاوره‌های قبل از ازدواج و مشکلات زناشویی اصرار داریم که شما به عنوان شوهر یا زن بدون توجه به طرف مقابل مدام باید به این فکر کنید که چطور این رابطه را پویا نگه دارید. برای برقراری رابطه صمیمانه و جنسی ابتدا خودتان را بشناسید و سپس فرد مقابل را بشناسید! باید منافذ ریزی که در رابطه به وجود می‌آید و به آن توجهی ندارید را به سرعت حل کنید نه اینکه منتظر باشید اتفاقی بیفتد و بعد برای درمان سراغ درمانگر بروید.

در رابطه با مسائل پیش آمده در اتاق خواب گفت‌وگو کنید

می‌توانید به همسرتان بگویید من از ارتباط با تو لذت می‌برم اما برایم بیشتر خوشایند خواهد بود اگر از نظر ظاهر، بهداشت و.... وضعیت شما به این شکل باشد. خیلی از افراد از گفتن این موضوع دوری می‌کنند و گفتن این حقایق را سال‌ها به تاخیر می‌اندازند. هیچ فردی نباید از گفتن این حرف به همسرش نگران باشد؛ از اینکه نکند دلش را بشکند و... بلکه این نشان از توجه به آن همسر و فضای پیش‌آمده در اتاق خواب است؛ در حالی که متاسفانه زن و شوهرهای زیادی هستند که  به‌شدت در حال سوءتفاهم هستند. برای اینکه فکر می‌کنند اگر مسئله‌ای که به وجود آمده را مطرح کنند همسرشان دلگیر می‌شود و... این پنهان‌کاری‌ها معنایی به غیر از عدم توجه به بنیان خانواده ندارد.

 
به فاکتورهای مخرب روابط جنسی توجه کنید

اکثر مردها هم از بیان این موارد واهمه دارند چون نگران هستند منجر به تنش و دعوا شود. در بین زنان زیاد دیده می‌شود زمانی که مرد در حوزه جنسی اظهارنظری می‌کند یا پیشنهادی دارد افکار زن به هم می‌ریزد، واکنش منفی نشان می‌دهد و... به جای اینکه زنان این صحبت را به پای نگرانی مرد و حفظ رابطه زناشویی‌شان بگذارند، در قالب دفاعی فرو می‌روند. خیلی از زن ها فکر می‌کنند چون ازدواج کرده‌اند دیگر نیازی نیست به فاکتورهای مخرب روابط جنسی‌شان توجه کنند.

طبیعی است هر دو در ادامه این رابطه اذیت می‌شوند. یکی از بزرگ‌ترین مشکلات، ارتباطات کلامی و صمیمت بین زوج است. در نتیجه در زندگی مشترک بیشتر با هم بحث می‌کنند تا اینکه مثل دو فرد صمیمی راجع به مسائل جنسی‌شان صحبت کنند.

رابطه جنسی صرفا نزدیکی نیستهمیشه هنگام انتخاب باید به این مسئله توجه داشته باشید که آیا این فرد شریک جنسی خوبی هم برای شما هست؟ آیا می‌توانید به لحاظ جنسی همدیگر را جذب کنید؟ می‌توانید به نیازهای هم پاسخ دهید؟ متاسفانه افراد قبل از انتخاب همسر به این سوالات فکر نکرده‌اند! شاید کمتر به این موضوع اهمیت می‌دهند که این ازدواج یک فضای خصوصی هم در اتاق خواب دارد و باید دو نفر به لحاظ جنسی متناسب باشند و به این معنا نیست که باید رابطه جنسی بین دو نفر که تازه با همدیگر آشنا شده اند، اتفاق بیفتد.

این مسئله قابل قبولی نیست چون به‌طور کاذب نتیجه را مثبت می‌کند! در هیچ مستندی برقراری رابطه جنسی  صرفا نزدیکی برای سنجش تناسب و کشش جنسی بین دو نفر اشاره یا تاکید نشده است بلکه بیشتر بر شناخت دو نفر از همدیگر که اغلب بدون محرکات جنسی، تنها با گفتمان و تعامل اجتماعی محقق می‌شود، تاکید شده است. تعاملات جنسی به تماس‌های جسمی- جنسی صرف اطلاق نمی‌شود بلکه هرگونه رابطه صمیمانه، ارتباط و گفت‌وگوی خوشایند و لذت‌بخش بین زوج هم رفتار جنسی تلقی می‌شود.

این مسئله از محدود و محصور شدن زندگی جنسی زوج‌ها در فضای تناسلی محض پیشگیری می‌کند و بیشتر روابط جنسی بین زن و شوهر را روابط اجتماعی می‌بیند و آن روابط را به تمامی روابطی که زن و شوهر در طول روز دارند، تسری می‌دهد. صحبت از علایق جنسی، ارجحیت‌ها و اولویت‌های جنسی و... قدم مهمی است که زوج ­ها در مسیر شناخت جنسی می‌توانند در مراحل انتخاب بردارند



:: برچسب‌ها: بعد از چندسال ،مهم‌ترین مشکل زوج‌ها؛ عدم کشش جنسی است, ,
نوشته شده توسط ارحمی خواجه در پنج شنبه 5 فروردين 1395

علتهای بنیادی ازدواج کدامند؟ و علت سرخوردگی از ازدواج کدام است؟

علتهای بنیادی ازدواج کدامند؟

1.        عشق

2.       برای داشتن همدم

3.       به امید کمال

رایج ترین دلیل ازدواج عشق است .(ناکس ،1985).

بدیهی است واژهی عشق برای افراد مختلف معانی گوناگونی دارد.با این همه ، عشق عموما به مجموعه ای از احساسات عمیق و مثبت به شخصی دیگر گفته می شود.

برخی از این احساسات عبارت اند از :با این حال برخی نیز برای داشتن همدم ازدواج می کنند.بنا به تعریف هاتفیلد (1978)، عشق دوستانه عبارت از مهر ما به کسانی که عمیقا با زندگیمان عجین شدهاند.

این عشق مبتنی است بر سهیم کردن یکدیگر در تجربه ها، با وجود چنین عشقی می دانیم همسرمان همواره در کنارمان خواهد بود،و می دانیم همانگونه که هستیم پذیرفته می شویم.

سرانجام ، برخی از زوج ها نیز به امید کمال ازدواج می کنند. چنانکه سیجر خاطر نشان می سازد،افراد انتظار دارند از همسرانشان ،به گونه ی اخص ،و از ازدواج ، به گونه ی اعم ،منافعی به دست آورند.مهمتر اینکه ،در جامعه ی فن سالارانه و برابر خواه کنونی، همسران انتظار بیشتری از رابطه ی زناشویی خود دارند، نقش خانه داری یا نان آوری دیگر آنان را ارضا نمی کند. بلکه خواهان دستیابی به کمال اند. این کمال خواهی بر پایه ی یک حس ساده انگارانه ی شادکامی ،کمال و این پندار مضحک استوار است که با عشق می توان بر هر چیزی چیره شد.آنان پذیرفته اند که ازدواج تمامی نیاز های روانی شان را تحقق می بخشد.این انتظار های غیرواقع بینانه باعث سرخوردگی همسران از زندگی زناشویی می شود.

منبع : زناشویی درمانی از دیدگاه رفتاری ارتباطی نوشته ی فیلیپ اچ برنشتاین ومارسی تی برنشتاین

 



:: برچسب‌ها: علتهای بنیادی ازدواج کدامند؟ و علت سرخوردگی از ازدواج کدام است؟,
نوشته شده توسط ارحمی خواجه در چهار شنبه 3 فروردين 1395

عوامل موثر افزایش طلاق

عوامل موثر افزایش  طلاق

1.        عوامل اجتماعی

2.       عوامل شخصی

3.       عوامل رابطه ای

·         عوامل اجتماعی

ما در دوران تغییرات بی سابقه به سر می بریم....در این دوره ی دگرگونی های سریع ،ارزشها ،رسمها  و باور هایمان از هر سو مورد تردید و تهدید قرار گرفته است .و این امر بیش از هر چیز در زمینه روابط زناشویی و خانوادگی آشکار است.

...با این حال ، به دنبال رشد گرایشها ی برابر خواهی در جامعه ، حتی در محدوده ی ازدواج نیز نقشهای جنسی و رابطه ها دگرگون شده است .امروزه ،ازدواج به سادگی گذشته نیست ، زیرا هیچ چیز ، مانند گذشته ، سر جای خودش نیست . در ازدواج سنتی هر کسی جایگاه خود را می دانست ، مرد با اعمال اقتدار مسئول تامین مالی خانواده بود و زن وظیفه ی خانه دار یو فرزند پروری را به عهده داشت . ولی ،اینک زندگی دگرگونی چشمگیری یافته است: مسئولیت ها یا تقسیم شده است و یا بر پایه ی میژگی های فردی تعیین می شود.

پیامد این دگرگونی کاملا آشکار است.هنگامی که نیازهای شخصی و هدف های فرد برآورده شود ، انسان از خود می پرسد : چرا باید به رابطه ای ادامه دهم که تمام بار مسئولیتش بر دوش خودم باشد؟

مساله دیگری که تا اندازه ای به موضوع بالا مربوط می شود این است که در بیشتر ازدواجها ی امروزی زن و شوهر  هر دو بیرون از خانه به کار سرگرم اند.

پیامد این پیشرفت بسیار مهم است . در چنین موقعیتی زن و شوهر ممکن است به جخت هایی متفاوت کشیده شوند و ناگزیر به دنبال کردن هدف هایی مختلف باشند . در نتیجه مدت باهم بودن شان کاهش می یابد و بر مشغولیت فکری و منابع بیرونی فشار روانی آنان افزوده می شود. با گذر زمان ، زن و شوهر بیشتر از هم جدا می شوند و به گونه ی فزاینده ای از نظر عاطفی و جسمانی از یکدیگر فاصله می گیرند.

در زمانی نه چندان دور ، طلاق عموما کاری ننگ آور شمدرده می شد . اما زمانه دگرگون شده است . اینک ، طلاق نه تنها دیگر مایه ی ننگ خانواده نیست ، بلکه عملی کاملا پیش پا افتاده است .طلاق راه حلی معقول برای موقعیتی نامعقول شده است . بدیهی است کسانی هستند که طلاق را عملی بسیار شتاب زده ، بی مقدمه و انتقام جویانه می دانند.(کرازبی ، 1985). در هر صورت ...طلاق شایع و در دسترس همه است.

·         عومل شخصی

یکی از عوامل شخصی ، برداشتهای نادرست و انتظارهای غیر واقع بینانه از ازدواج است تا هنگامی که جامعه به ترویج آرمانهای رمانتیک و انتظارهی غیر واقع بینانه ، بیهوده و خیالی ادامه دهد و افراد به پذیرش آنها تن در دهند ، بر سرخوردگی و دلسردی از زندگی زناشویی نیز افزوده خواهد شد... هر یک از انتظارهای نادرست و هدفهای غیر واقع بینانه  نومیدی، دلسردی ، ناکامی و خشم همسران را در پی دارد.

از عوامل دیگر موثر در افزایش نرخ طلاق، ارزشها و هدف هایی است که افراد در رابطه ی زناشویی دنبال می کنند. برای نمونه ، افراد  بسیاری  بنا  به اقرار خودشان با هدف خوشبختی  تن به ازدواج می دهند. در نتیجه ، هنگامی که خشنودی از زندگی زناشویی موقتا کاهش یابد یا رو به کاهش گذارد ، تناه راه چاره ی آنان طلاق است.

در واقع ، به گفته ی پروچسکا و پروچسکا (1978 )، ما در عصری خود شکوفا به سر می بریم بدین روی انجام عملی که بهترین و واقعی ترین جنبه ی خود فرد را تحقق بخشد، حتی اگر به معنی جدایی از زندگی زناشویی و ازدواج باشد، تایید می شود.به همین سان باید اذعان داشت که مردم تغییر می کنند.درنگاه نخست به ازدواج ، علاقمندی ها و فعالیت های همسران ممکن است همخوانی بسیاری داشته باشد.با این حال ، در مدت کوتاهی این امکان وجود دارد که علاقمندی های آنان ناهمخوانی زیادی پیدا کند.از این رو، همان گونه که افراد شخصا تغییر می یابند، رابطه هایشان نیز دگرگون می شود.هنگامی که همسران دیگر هیچ گونه همانندی در علاقه مندی ها ، فعالیت ها و ارزشهای خود احساس نکنند، در آغاز گونه ای فرایند نمادین انزوا و دوری گزینی از هم قرار می گیرند.

بالاخره ، بدیهی است که هر یک از زوج ها، هنگام ازدواج دارای تاریخچه ی روان شناختی و شخصی ویژهای است. برای نمونه،خانواده ی خود فرد بی گمان بر احتمال جدایی یا طلاق اثر می گذارد(کزلو،1981).به عبارت ساده، الگوهایی کارآمد نقشهای زناشویی این احتمال را افزایش می دهد که همسران بتوانند از عهده ی دشواری ها و پیچیدگی های برنامه های زندگی روزمره برآیند.همچنین ، تاریخچه ی روان شناختی و حالت روانی کنونی فرد می تواند از توافق و همخوانی میان همسران بکاهد یا آن را تسهیل کند. مثلا پریشانی های شدید روانی ، هم بر فرد و هم بر ارتباط های زناشویی وی ، اثر های بدی بر جای می گذارد.

·         عوامل رابطه ای

در مورد عوامل رابطه ای ،موارد متعددی وجود دارد:

1.        میزان اندک پاداش:

نخست اینکه، یا میزان رفتار های خوشایند همسران پریشان اندک است و یا میزان رفتار های ناخوشایندشان زیاد (جکوبسون، بوساد،1983).بنابرین،به طور منطقی ، رضایت زناشویی زن یا شوهر تابعی است از نسبت خوشایندی به نا خوشایندی.

2.       دشواری های ارتباطی:

دوم اینکه ، همسران در زمینه ی ارتباط نیز دچار مشکل اند.

3.       مهارتهای نابسنده ی حل اختلاف :

سوم اینکه ، وجود اختلاف به خودی خود متمایز کننده ی روابط همسران پریشان از روابط همسران غیر پریشان نیست، بلکه واکنش همسران به اختلاف اهمیت دارد. بنابراین ، طلاق پیامد مستقیم مهارتهای نابسنده ی حل اختلاف است

منبع : زناشویی درمانی از دیدگاه رفتاری ارتباطی نوشته ی فیلیپ اچ برنشتاین ومارسی تی برنشتاین

 

 



:: برچسب‌ها: منبع : زناشویی درمانی , از دیدگاه رفتاری –ارتباطی نوشته ی فیلیپ اچ برنشتاین ومارسی تی برنشتاین, عوامل موثر افزایش طلاق ,
نوشته شده توسط ارحمی خواجه در چهار شنبه 2 فروردين 1395

مطالب پیشین
:: تجربه
:: کسی رو که دوست داری
:: چرا صبر خوب؟
:: باز تعریف بی حجابی
:: شفا
:: اگر می خواهید خوشبخت باشید
:: اتفاق
:: اندازه فهم کودک
:: حال
:: ارزش دروغ
:: فرزند سالاری
:: سوالات رایج در زمینه ی ترشحات و عفونت واژن در خانم ها
:: از مرگ می ترسند
:: محبت کامل آری...اعتماد مطلق نه
:: فقط زندگی کن و لذت ببر
:: چرا نباید برای دیدن بقیة‌الله(عج) اصرار کرد
:: اعتقاد من و نه هراس من، کار خودش را کرده است
:: اگر بگویید که خراب خواهد کرد، به احتمال زیاد خراب می کند.
:: یا فارسَ الحجاز أدرکنی، یا اباصالح المهدی أدرکنی،یا اباالقاسم أدرکنی و لا تَدَعْنی،فَانّی عاجزٌ ذلیل
:: از خودتان مراقبت کنید .
:: طبیعت غذاها و عملکرد جنسی انسان
:: خوشبختی ات را به فردا موکول نکن
:: پر انرژی باشید
:: منصفانه ترین پاداش
:: معجزه اتفاق می افتد...
:: onhdh..
:: بعد از چندسال ،مهم‌ترین مشکل زوج‌ها؛ عدم کشش جنسی است
:: عوامل موثر افزایش طلاق
:: علتهای بنیادی ازدواج کدامند؟ و علت سرخوردگی از ازدواج کدام است؟
:: فقط بخواه...
:: سن عشق...
:: ای دیوانه لیلایت منم
:: خدا کجاست؟...
:: ما صاحب خانه خوبی داریم
:: چرا از نظر آقایان، خانم ها بدون آرایش زیباترند؟!
:: در جستجوی خدا
:: پاکدامنی
:: بازی
:: خودت رو از من نگیر
:: آمار تکان دهنده
:: من دخیل دل خود را به تو طوری بستم
:: شنونده فعال
:: صبر کن؛
:: بچه
:: غم
:: چه همسر شما یک قهرمان پینگ پنگ باشد و چه یک دستفروش ساده ، او به شما نیاز دارد
:: کی حقوق کودکانمان زیر پا گذاشته می شود؟!
:: خداوند زیبا است ، و زیبائى را دوست دارد! و همچنین دوست دارد آثار نعمت را بر بنده خود ببیند.
:: زندگی

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 10 صفحه بعد


Powered By LOXBLOG.COM Copyright © 2009 by adytum